꧁P5 S01꧂

78 26 4
                                    

تهیونگ احساس کرد که لحظه ای رنگ از صورت پسر مقابلش پرید.
البته شایدم این حسش به خاطر حساسیت های زیادش به واکنشای مردم بود!

بلو آیز لبخند  نصفه ای روی لب هاش آورد و بعد گفت:+اوه. شمایین. سلام.  لطفا... لطفا سفارشتون رو بگین! 

دستپاچگی کاملا از اون پسر مشخص بود.

تهیونگ نمیخواست بیشتر اون رو اذیت کنه. پس رو به افسر کیم  کرد و گفت:_سفارشتون چیه افسر کیم؟! 

جین لحظه ای جا خورد و با نگاه متعجبی به تهیونگ نگاه کرد. 
اون پسر واقعا نیمدونست که نباید هویتش رو فاش کنه؟! 

کلافه پوفی کشید و گفت:+آیس امریکانو لطفا! 

تهیونگ هم همین رو گفت و پسر چشم آبی بعد از لحظه ای از اونجا دور شد.
جین سعی کرد عصبانیتش رو کنترل کنه اما با صدای عصبی گفت:+جناب کیم! لطفا مراقب حرف هاتون باشین!  شما نباید هویت من رو فاش کنین! 

ته که تازه متوجه شده بود کیم سوکجین رو به لقب افسر صدا زده بلافاصله شرمنده شد و معذرت خواست.  این غیر حرفه ای گری از کسی مثل تهیونگ بی سابقه بود.

بعد از حرف زدن درمورد پرونده ی قتل سم مکجونگ تصمیم بر این شد که تهیونگ فعلا این پرونده رو تعلیق کنه تا اون ها بتونن به تحقیقاتشون ادامه بدن.

هرچند تهیونگ قبل از اینکه از طرف افسر کیم مطلع بشه خودش هم تا حدودی به اینکه این پرونده به آسونی چیزی که نشون میده نباشه مشکوک بود.

افسر کیم قبل از ته کافه رو ترک کرد. 

تهیونگ بلند شد و به طرف پیشخوان رفت.

پسرکافه چی که به نظر میومد صاحب خود کافه هم باشه پشت پیشخوان نشسته بود که به محض بالا بردن نگاهش متوجه ی حضور ته شد.

از جا بلند شد و گفت:_اوه آقای...

تهیونگ بلافاصله جواب داد:+تهیونگ هستم.  کیم تهیونگ

پسر حرفش رو تصحیح کرد و گفت:+ بله آقای کیم.  حساب شما توسط فردی که همراهتون بود پرداخت شده. 

ته‌یونگ سری تکون داد و گفت:_بله میدونم. خواستم با خودت صحبت کنم.

+آه.. بله بفرمایین. 

تهیونگ بلافاصله گفت:+بلو آیز یکمی دستپاچه به نظر میای چیزی شده؟! 

پسر لبخندی زد و گفت:+نه آقای کیم.  دستپاچه نیستم. 

تهیونگ خودش هم نمیدونست این میل حرف زدن با یک غریبه از کجا اومده! 

با این حال جواب داد:_اسمت رو بهم نگفتی بلوآیز! 

پسر جواب داد:+ مین یونگی هستم جناب کیم.

تهیونگ دستش رو جلو برد تا دست بده و در همون حال گفت:_خوشبختم. فکر میکنم  ازت کوچیک تر باشم پس انقدر جناب کیم صدام نکن. با تهیونگ راحت ترم "یونگی هیونگ"

𝐏𝐀𝐈𝐍!Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang