جونگکوک به محض رسیدن به میز و تکیه دادن بهش با اخم کمرنگ و چشمای خمارش از پسر روبه روش سوال تو ذهنش رو بیان کرد
_تو اینجا چیکار میکنی..؟
جیمین با بی خیالی شاتی الکل برای خودش ریخت..
_کار میکنم!
و با اشاره به شات تو دستش به جونگکوک تقریبا بیهوش تعارف کرد..
در کمال تعجب جونگکوک شات تو دستش رو ازش قاپید و همش رو یک نفس سر کشید.جیمین سرش رو متاسف تکون داد و نگاهی به جای خالی دوست دختر جونگکوک که تا چند دقیقه پیش داشت با مردی میرقصید، کرد و با خودش گفت که باید به جونگکوک بگم یا نه؟!
ولی قبل از اینکه خودش زبون باز کنه جونگکوک با گیجی اطرافش رو نگاه کرد و گفت...
_روژا کجاست؟
و به طرف جیمین برگشت ولی جیمین اونجا نبود..
نوچی کرد و بلند شد تا بره سرویس بهداشتی هارو بگرده تا شاید بتونه روژا رو پیدا کنه.
نمی دونست جیمین یهو کجا رفت و البته که براش مهم هم نبود!با قدم های نامنظم داخل سرویس بهداشتی شد و اطرافش رو با گیجی نگاه کرد.
دونه دونه درهای بسته رو باز کرد و همه رو از نظر گذروند._روژا اینجایی؟؟
با صدای بلندی داد زد و با لگد در آخر رو هم باز کرد...
به محض برخورد در آهنی به دیوار با دیدن صحنه ی مقابلش مستی از سرش پرید!
چشماش تا آخرین حد گشاد شد و با بهت اسم دوست دختر بیهوش و لختش رو صدا زد..._رو... روژا؟؟
به سمتش رفت و جلوش زانو زد...
دختر مو طلایی با اینکه در ظاهر وضع خوبی نداشت ولی داشت تو بیهوشی لبخند می زد...
همه ی لباساش از تنش بیرون اومده بودن و تنها دامن کوتاهش رو به تن داشت که اونم بالای باسنش جمع شده بود..لباش قرمز و موهاش بهم ریخته بود...
روی توالت ولو شده بود و به شکل دیوانه واری لبخند میزد!هر کسی که اون دختر رو تو اون وضع میدید، متوجه میشد که چه اتفاقی براش افتاده...
جونگکوک هم اینو خوب متوجه شد ولی سردرگم از اینکه به دختر مورد علاقه ش تجاوز کردن با اینکه....نه نمیتونست درست باشه!!!
روژا نمیتونست به جونگکوک خیانت کنه..
خودش رو قانع کرد که هنوز چیزی نمی دونه و بهتره زود عصبانی نشه و کاری دست خودش و اون دختر نده!دامن کوتاه دختر و درست کرد و کتش رو بهش پوشوند..
صورتش رو قاب گرفت و اروم صداش زد...جونگکوک فکر میکرد که بیهوش شده که با باز شدن چشمای دختر تصوراتش غلط از آب دراومد.
روژا به محض دیدن جونگکوک چشماش گشاد شد و صاف سر جاش نشست...
انگاری توقع دیدن جونگکوک رو نداشت... جونگکوک فکر کرد که شاید ترسیده که بازم میخوان بهش صدمه بزنند.
YOU ARE READING
𝑯𝒐𝒍𝒅 𝑶𝒏
Romance°•فول پارت فیکشن: صبر کن! °•کاپل: کوکمیـن °•کاپل فرعی: تهیونگ و... °•ژانر: رمنس، انگست، درام، اسمات(هپیاند)