rainbow talk

داستان کراش😅

سلام بچه ها!
اصن یهو میرم سر اصل مطلب چرا کشش بدم؟
آقا این کراش ما ترنس از آب در امد
که خب در این حالت باید یه اسم پسر روش بذاریم🤔🤔
نظرتون چیه اسمش کیان باشه؟
چون اسم خودش رو که نمیتونم بنویسم که!
حالا بذار تعریف کنم چی شد
آقا ما یه مراسمی بود تو آموزشگاه شنبه شب و مراسم از ساعت ۷ شروع شده بود که من ساعت ۸ و نیم اینا رفتم
اینم بگم که آموزشگاه غلغله بود
کلی آدم ریخته بودن تو آموزشگاه و حیاطش و اصلا جای خالی نبود
راه نبود رد بشی باید هی به بقیه میگفتی ببخشید راه بدید رد بشم😐
بعد تو او هیر و واگیر من با دوستم بودم و حرف و شوخی که کیان رو دیدم و سلام کردم و دست دادیم به هم و اون رفت
تا اینجا من هنوز نمیدونستم کیان پسره
تقریبا تا آخر وقتی که تو مراسم بودم نمیدونستم
دیدم یکی از پسرها صداش کرد حالا باید کیان صدات کنیم یا چی؟
با تعجب از اینکه شاید دارن شوخی میکنن نگاه دوستم کردم ولی دوستم نم پس نداد
آقا گذشت و کیان داشت رد میشد بهم گفت شیر کاکائو درست کردیم میخوری واست بیارم؟که منم دیدم داره میره آشپزخونه گفتم اره و اون هم واسم اورد و ما دیدیم خلوت شده رفتیم تو حیاط نشستیم
بعد کیان همش پیش دوستاش بود تا وقتی که خواست بره امد خداحافظی کنه بهش گفتم امشب اصلا نیومدی پیشمون همش با رفیقات بودی خندید گفت نه بابا اینا دوستامن رفیقهام نیستن بهش گفتم بازم میبینمت دیگه گفت اگه مامانم بذاره فعلا لج کرده قراره (اسم مسئول آموزشگاه)باهاش حرف بزنه گفتم چی شده گفت بعدا میگم و خداحافظی کرد و رفت
آقا تا رفت برگشتم سمت دوستم که زود تند سریع بگو داستان کیان چیه؟اون هم گفت که کیان ترنسِ و مامانش راضی نیست و میخواد که دختر باشه بخاطر همین باهاش لج میکنه و اذیتش میکنه
حالا قیافه ی من وقتی فهمیدم دوستم با LGBTQ+ اوکیه😶😶😶
دیگه نشستیم اون شب درمورد همین چیزها حرف زدیم ولی من کام اوت نکردم چون این دوستم تازگی ها باهام دوست شده زیاد موقعیت امنی واسه کام اوت نیست
و از شنبه دیگه خبری از کیان ندارم
سه شنبه رفتم کلاس ولی ترسیدم زیاد سراغشو بگیرم و اینا بقیه حساس بشن
این بود داستان کراش من😅😅😅