rainbow talk

🏳🏳سفید🏳🏳

سلام بچه هاچطورید؟چه خبرا؟چیکار میکنید با قرنطینه؟
آقا اینجا که وضعیت قرمزه اما همه بیرونن
البته ما فقط وقتی کاری داریم میریم بیرون با ماسک و کلی ضدعفونی کردن و این داستان ها
آقا دو هفته پیش بالاخره بعد از پنج سال تخت خریدم و موکت خریدم👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻
تشویق تشویق👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻
خب وقت نمیشد!یعنی نه که وقت نشه!اول که پول نداشتیم بعد هم فکر نمیکردم واجب باشه 😅😅😅
دیگه رخت خوابم داشت به فنا میرفت😅😅😅😅
آقا این نوشته ی ما پخش و پلاست از این چندوقت دیگه خودتون میدونید!😅😅🤷🏻‍♀️
بچه ها من هفته ی پیش پنج شنبه از دیجی کالا وسایل سفارش دادم تا حالا نرسیده دستم اصلا ناراضی ام ازشون شدید
تا دوشنبه هنوز پست نکرده بودن
درحالی که من شنبه واسه دوستم کادو تولدشو پست کردم دیروز رسید دستش
دیگه چی میخواستم بگم!؟
وای بچه ها!شدم ۷۶ کیلو!خرس شدم عملا!افتضاح شدم!
گودی کمرم اینقدر زیاد شده که فقط درد میکشم
شب که میخوام بخوابم از درد کمر و مچ پام اصلا نمیتونم راحت بخوابم!هی جا به جا میشم!خیلی بد شدم🥺😓
باید لاغر کنم اما اصلا حوصله ندارم
یعنی میدونید چیه،من غذام خیلی کمه اما چون تحرک ندارم چاق شدم
بعد از اون طرف چون کمرم درد میکنه نمیتونم ورزش کنم
یه چرخه ی ناقص
باید ورزش کنم😓🤦🏻‍♀️
دیگه چی!؟اها!پسرخاله ی بابام نامزد کرد!اونایی که از اعترافات رنگین کمونی هستن میدونن کدوم رو میگم!همون که دکتره
دوستم که اسفند عروسیش بود بارداره
بعد دیگه اها عروس خاله ی بابام سه تا بچه داره که بزرگه ۱۹ سالشه بعد الان خودش ۶ ماهه بارداره بعد به کسی نگفتن دخترش هم اینقدر عصبانیه ازش که باهاش حرف نمیزنه
بهش میگه این کوچیکه رو من بزرگ کردم بچه دار شدن دوباره ات چی بود تو این وضع
اصلا یه داستانهایی داریم تو این قرنطینه با فک و فامیل
امشب نوه ی خالم اینجا بود بعد دستش رو بسته بود میگفت درد میکنه بهش گفتیم برو دکتر میگه نمیرم کروناست 🤦🏻‍♀️
بهش میگیم خب دیوانه کرونا حالا حالا ها هست با این درد که نمیتونی بمونی
بیشتر از یه هفته است دستشو بسته
باباش هم میگه نمیتونم مجبورش کنم که
یعنی ببینید ما اینقدر داستان داریم که شما نمیتونید حدس بزنید
روزی هزارتا اتفاق میوفته
بعد جالبیش اینجاست که همه حوصلشون سر میره با وجود این همه داستان😂😂😂😂🤷🏻‍♀️
دیشب رفتیم من و مامانم تا داروخونه واسه داداشم که سرما خورده دارو بگیریم بعد زهرا دوستم و شوهرش رو دیدیم دیگه پرسیدم علی کجاست و رفتیم علی رو دیدم
جوجه خیلی نمکیه
دوست دارم یه لقمه اش کنم
اهاراستی بچه ها اگه میخواید اینستام رو داشته باشید ایدیم اینه👇🏻
reyhaneh_photos
دیگه اینکه آقا اونایی که تازه دارن داستان من و مهسا رو میخونن فکر نکنید من هنوز مهسا رو دوست دارم
عزیز جان یاد بگیرید وقتی از یکی گذشتید بتونید راحت درموردش صحبت کنید و هیچ حسی نداشته باشید
وقتی هنوز احساسات داشته باشید سخته بخواید درمورد اون شخص حرف بزنید
من دیگه هیچ احساسی نه دوست داشتن نه تنفر نسبت به مهسا ندارم
دیگه اینکه اره
دلم واستون تنگ شده بود
دوست داشتید کامنت بذارید حرف بزنیم باهم 😁🤗
تا بعد😘