سکوت ، سکوت همیشه به معنی آرامش و ساکت بودن نیست...گاهی سکوت پر از حرف ها ، دلتنگی ها، بغض ها ، فریاد ها و بی قراری هاست...
مرور خاطرات همیشه لذت بخش و باعث شادی نیست، گاهی مرور خاطرات با درد و همراه با ناراحتیه...
مرور خاطرات تو برای من باعث میشه لبخند بزنم ولی همراه با لبخند اشک بریزم...
نمیدونم میتونم دوباره ببینمت یا نه ؟ نمیدونم که منو بخاطر داری؟؟ ساکت ترین همکلاسیت رو..؟؟
من همیشه بیادت بودم...هر لحظه و هر ثانیه خاطراتمون رو مرور میکردم..
0100110101001001010100110101001101010101
**************
5سال بعد》
با شنیدن صدای هانا دفترش رو بست و عینک سورمه ای رنگش رو از چشم برداشت.
" باز چیه هانا؟؟ چیشده؟؟ "
هانا لبخند شرمنده ای زد ، وارد اتاق شد و لبه ی تخت نشست.
" دوباره؟"
هانا دست دوستش رو گرفت به آرومی نواز کرد و گفت:
" ناشر دوباره باهام تماس گرفت ، رسانه ها میخوان با نویسنده مصاحبه کنن ، چیکار میکنی؟ این دفعه دیگه من نمیتونم نقشت رو بازی کنم..خودتم میدونی.."
بکهیون نفسش رو آه مانند بیرون داد و گفت:
" به هیچ عنوان مصاحبه ای صورت نمیگیره به اون ناشر آقای کیم بگو اصرار نکنه...هویت نویسنده هیچ وقت مشخص نمیشه..!!"
" ولی چراا ؟؟ میترسی اون ببیندت؟"
هانا بلافاصله بعد از دیدن چهره ی دوستش از حرفی که زده بود پشیمون شد و گفت:
" ببخشید...میدونی که منظوری نداشتم..."
بکهیون سری تکون داد.
هانا با بیاد اوردن موضوعی گفت:
" راستی یکی از خواننده هات چند ماهه گیر داده و میخواد تو رو ببینه.."
" خیلی ها دوست دارن منو ببینن ولی خودت که بهتر میدونی قرار نیست هیچ وقت هویت من فاش شه.."
هانا آب دهنش رو قورت داد و گفت:
" ولی این یکی فرق داره ، ادعا کرده تو رو میشناسه و همکلاسی سابقت بوده.."
بکهیون اخم هاش رو درهم کشید و گفت:
" امکان نداره...خودت میدونی که توی نسخه ی چاپ شده اسم همه ی مکان ها و شخصیت ها عوض شده و هیچ تشابه اسمی هم وجود نداره "
" منم اول باور نکردم ولی اون میدونست تو کی هستی اسم و فامیلت رو دقیق میدونست، حتی اسم محله و دبیرستانی که درس میخوندی رو هم گفت..."
KAMU SEDANG MEMBACA
Your Memories ♡
Cerita Pendek"مدت زمان بین همدیگر رو ملاقات کردن تا عاشق هم شدنمون کوتاه بود ، همون طور که مدت زمان رفتنت و ترک کردنم کوتاه بود.... تو، منو رها کردی .... من، تنها و شکسته باقی موندم و هنوزم نتونستم خاطراتی رو که باهم داشتیم فراموش کنم........." من بیون بکهیون ،...