[ℳℴℴ𝓃 2]

3K 650 164
                                    

با دیدن پاپا مینهوش جلوی ورودی مدرسه که پشت فرمون ماشینش نشسته بود و مشغول صحبت با تلفنش بود، دست جیسونگ رو گرفت و به سمت ماشین کشوند.

- هی خودم پیاده میرم!
+ بیا باهم بریم سر راه میرسونیمت دیگه!

با پرت کردن جسم جیسونگ داخل ماشین، فرصتی برای اعتراض به گرگینه مو خرمایی نداد و خودش هم سوار ماشین شد.

مینهو به محض دیدن دو توله گرگی که سوار ماشینش شدن، تلفنش رو قطع کرد و سرش رو به عقب برگردوند.

- های بچه‌ها! مدرسه خوش گذشت؟!
+ اگه از ضربه‌ای که فلیکس به کمرش خورد و امتحان ریاضی‌ای که من خراب کردم بگذریم، باقیش خوب بود!

مینهو با شنیدن حرف جیسونگ، به سرعت به سمت توله گرگ بلوندش چرخید و با نگرانی لب زد

- چی؟!؟!؟! لیکسی حالت خوبه؟! کمرت چیشده؟

فلیکس، چشم غره‌ای به دوست پر حرفش رفت و با اطمینان به مینهویی که نگرانی از چشماش میبارید گفت

+ هیچی نشده پاپا... جیسونگ داره بزرگش میکنه فقط! حواسم نبود کمرم خورد به میز!

- اخه حواست کجاست بچه؟ میدونی اگه کریس بفهمه چقدر قراره تا شب نصیحتت کنه که بیشتر مواظب خودت باشی؟!

+ بله و این دقیقا دلیلیه که میخوام ازتون خواهش کنم چیزی به ددی راجع به این قضیه نگین!

مینهو نفس کلافه‌ای کشید و ماشینش رو روشن کرد. با گذاشتن اهنگ هایپ و پر سر و صدایی که درست سلیقه خودش و توله گرگ‌ها بود، جیسونگ رو به خونه مجللشون رسوند و با خداحافظی کوتاهی، وارد خیابون بزرگی شد.

+ پاپا... چرا داریم این سمتی میریم؟! خونه که این وری نیست!
- میدونم ولی یه کار کوچیکی دارم که باید انجام بدم!

فلیکس با شنیدن این حرف، سکوت کرد و گوشیش رو از کیفش دراورد. وارد اینستاگرامش شد و پست جدید جیسونگ رو دید که عکسی از چیز کیک شکلاتی بود.

"سورپرایز چیز کیک شکلاتی بعد از مدرسه"

به کپشن مسخرش خندید و بعد لایک کردن پستش، وارد چت روم مدرسه‌شون شد. پیام‌های متعددی داده بودن و میخواست ازشون بگذره اما با دیدن اسم خودش وسط بحث‌های دوستاش، کنجکاویش گل کرد.

- هیونجین تو امروز چیزی روی کک مکی انداختی نه؟!
+ اره انداختم که چی؟!
- اگه کمرش اسیب جدی میدید چی؟
+ حالا که ندید. انقدر فضولی تو کار بقیه نکن وگرنه بد میبینی ها!

از پررویی هیونجین، لب گزید و دستش رفت روی کیبورد تا چندتا فحش نثارش کنه که پیام بعدی اون رو متوقف کرد.

+ اگه از این به بعد ببینم کسی تو کارای من دخالت میکنه و حرف اضافی میزنه، بی توجه به این که یه امگای کوفتیه یا یه الفای مسخره... جوری توی دستشویی مدرسه به فاکش میدم که تا ابد یادش بمونه. فهمیدین؟!

𝐌𝐲 𝐅𝐫𝐞𝐜𝐤𝐥𝐞𝐬𝐲 𝐃𝐚𝐜𝐢𝐚𝐧𝐚Where stories live. Discover now