به اطرافش نگاه میکرد و دنبال راهی برای خارج شدن از اون بیابون میگشت که شخصی رو دراز کشیده روی زمین دید. آروم کنارش رفت و صداش زد.
- ببخشید، میدونید اینجا کجاست؟
پسر جوان آروم چشمانش رو باز کرد و جونگوون تازه تونست ببینه چه چشمهای زیبا و البته آشنایی داره. پسر از جاش بلند شد و آروم سرش رو به نشونه احترام خم کرد.
- عالیجناب، میتونم بپرسم این وقت شب شما اینجا چیکار میکنید؟!
- عا.عالیجناب چیه... منم یه پسر معمولیم مثل بقیه!
پسر سر تا پای جونگوون رو بررسی کرد.
- همهی پسرای معمولی محلهی شما همچین لباسی میپوشن؟!
جونگوون نفسش رو با حرص بیرون داد و پاش رو زمین کوبید.
- خیله خب باشه! مچمو گرفتی! ولی باهام راحت باش، این یه دستوره!
پسر سعی کرد خندش رو بخوره و جدی باشه.
- اطاعت میکنم سرورم. اینجا چیکار میکنی؟
جونگوون دستهاش رو مشت کرد.
- نمیتونم بهت بگم چرا اینجام. فقط، لطفا بگو اینجا کجاست؟
- منطقه مرزی شرقی، مرز نوریگام و آدولار.
چشمان جونگوون گرد شدند.
- مرز نوریگام و آدولار...؟! آدولار همون کشوری نیست که سالهاست باهاش به مشکل برخوردیم؟!
پسر بی تفاوت پاسخ داد.
- درسته، همون کشوره.
پاسخ بی تفاوت پسر، سطل آب یخی روی سر جونگوون شد.
- تو... همچین جای خطرناکی... چیکار میکنی؟!
- از وقتی یادم میاد اینجا بودم. من اینجا بزرگ شدم و اینجا زندگی میکنم.
جونگوون نزدیکتر رفت و کنار پسر ایستاد. نسیم خنکی که صورتش رو نوازش میکرد، لبخندی به لبهاش هدیه داد.
- اینجا بیابونه، ولی راستش قشنگه!
حرف جونگوون، برای پسر ارزشمند بود. خوشحال بود افراد دیگهای هم قدر طبیعت رو میدونند. اون میدونست که گرگینههای دیگهای هم هستند که قدر این چیزهارو بدونند. ولی از بخت بدش، نتونسته بود تعداد زیادی از اونها رو ببینه.
- فکر نمیکردم کسی که قطعا تو بهترین و سرسبزترین باغها بزرگ شده، اینو بگه!
جونگوون آروم خندید.
- اشتباه نکن! قطعا برای منی که تو سرسبز ترین جاها بزرگ شدم، به زیبایی درختها و گلها نمیرسه. اما خاک و آسمونی که مرز جدا شدنشون رو میتونی ببینی هم قشنگن. انگار که به دو قسمت تقسیم شده باشه و ما حتی نمیدونیم دقیقا روی کدومش زندگی میکنیم. چون انگار بینشون معلقیم.
YOU ARE READING
Swear By The Moon S1
Fanfictionقسم بخور، ولی نه به ماه! Enhypen + I-LAND + &Team + &Audition - The Howling انهایپن + کارآموزان آیلند + اندتیم + کارآموزان اند ادیشن - زوزه کشی رمان فانتزی تخیلی، ماجراجویانه و امگاورس "قسم به ماه" شامل زیرمجموعهی امپرگ نمیشود و مردها توانایی بارد...