- واو دنی! این مهمون جذابو از کجا آوردی؟!
- اسمش فینکس هیونگه پدر، آدولارینیه که مدت زیادی تو نوریگام زندگی کرده. بقیشم که...
- بله بله. ولی فکر نمیکردم انقدر شُسته رُفته باشه! بهش نمیخوره سرباز باشه، برای همین تعجب کردم.
با شنیدن مکالمهای که بین دو نفر داشت رد و بدل میشد، چشماش رو باز کرد. سرش هنوز کمی درد میکرد اما نسبت به زمان قبل به خواب رفتنش، حالش خیلی بهتر شده بود.
سعی کرد از جاش بلند بشه، هنوز نتونسته بود موقعیت اطرافش رو خوب درک کنه که صدای دنیل رو شنید.- اوه، بیدار شدی فینکس هیونگ؟
مغزش هنوز کاملا بیدار نشده بود، میخواست بپرسه "فینکس؟! با منی؟!" باید شکر ماه رو به جای میآورد که قبل از اینکه تمام نقشش رو به هم بریزه، متوجه موقعیت شده بود!
بلافاصله از روی کاناپه بلند شد و رو به مردی که حدس میزد پدر دنیل باشه تعظیم کرد.- شما باید پدر دنیل باشید، چوی مینسو ملقب به فینکس هستم. از دیدنتون خوشحالم.
مرد با لبخند به سمت سونگهون اومد و دستش رو روی شونش گذاشت.
- خوشبختم فینکس، کیم چانسو ملقب به نیک. و بله همونطور که گفتی، پدر این آتیش پاره کوچولو.
و شروع به بهم ریختن موهای دنیل کرد، دنیل باز هم شیرین خندید. اون پسر زیادی معصوم و شیرین بود.
صحنهی رو به روش تونست لبخند پهنی به صورت سونگهون بیاره.- آپا، هیونگ، لطفا بشینید. میرم غذارو بیارم.
سونگهون با راهنمایی دنیل پشت میز نشست و دنیل زود از دیدش خارج شد.
- گفت میره غذارو بیاره؟!
نیک آروم خندید.
- میدونم تعجب کردی، کسی باورش نمیشه دنیل آشپزی بلد باشه. ولی احتمالا بهت گفته من یه نظامی ام. زمان زیادی رو خونه نیستم و وقتی برمیگردم هم زیادی خستم که بخوام چیزی درست کنم. با اینکه فقط سیزده سالشه، اما از حدودای ده سالگیش تمام کارهای خونه رو تنها انجام میده. به جز روزای تعطیل من که هم تو آشپزی و هم تو تمیز کردن کمکش میکنم.
سونگهون سر تکون داد.
- اون خیلی باهوش و شیرینه.
- همینطوره!
- ببخشید که معطل شدید.
دنیل با غذا وارد شد، و لحظاتی بعد همه مشغول خوردن بودند.
- آپا، میشه حالا که فینکس هیونگ بیداره درباره اون موضوعی که بهت گفتم حرف بزنیم؟
- اوه درست میگی. از دنیل شنیدم مهارت شمشیر زنی فوقالعادهای داری. به دنیل اعتماد دارم. برام تعریف کرده با چه هدفی از نوریگام به آدولار اومدی. خیلی جنم داری جوون. تحسینت میکنم. میخوای نگهبان سلطنتی بشی؟
KAMU SEDANG MEMBACA
Swear By The Moon S1
Fiksi Penggemarقسم بخور، ولی نه به ماه! Enhypen + I-LAND + &Team + &Audition - The Howling انهایپن + کارآموزان آیلند + اندتیم + کارآموزان اند ادیشن - زوزه کشی رمان فانتزی تخیلی، ماجراجویانه و امگاورس "قسم به ماه" شامل زیرمجموعهی امپرگ نمیشود و مردها توانایی بارد...