هر دو روی تخت کنار هم نشسته بودند. سونگهون سرش رو میون دستاش گرفته بود. هنوز نتونسته بود توضیحات جیک رو هضم کنه. بچه؟! الان؟!
اما هر چقدر هم که گیج بود، وضعیت بهتری از جیک داشت! جیک خیلی عصبی بود! طوری که سونگهون حتی میترسید سؤالش رو مطرح کنه! اون جسم کوچیک و بی دفاع، سمت دیگهی تخت به حال خودش رها شده بود. اما کوچیکترین صدایی ازش در نمیومد!- خودش بود؟
سونگهون بالاخره تونست سوالش رو مطرح کنه. جیک منظور سونگهون رو متوجه شده بود.
- خودِ خودش بود. خودتم دیدی چه اتفاقی افتاد. اون بچه، خودشه! درست جلوی چشمام تبدیل به این نوزاد شد و تو بغلم قرار گرفت. بعدشم بَرَم گردوند.
سونگهون خوب میدونست اونا موظف اند مسئولیت اون بچه رو بپذیرند؛ و حالا سوالهاش دربارهی زوج افسانهای کِیهان، حتی بیشتر هم شده بود...
- پس این پسر کوچولو، که در واقع اصلا هم کوچولو نیست... از این به بعد بچهی ماست...
جیک بالاخره جوش آورد! بچشون؟! چه بچهای؟! اونا هر دو مرد بودند! اونا نمیتونستند بچهدار بشن! و حتی اگه تصمیم داشت روزی تولهای به فرزندی قبول کنه، قطعا قصد نداشت قبل از ازدواج باشه! یا حتی تا چند سال بعد از ازدواج! مسئولیت سلین یه کشور شدن در حالی که هیچ تجربهای نداشت و هیچ آموزشی هم ندیده بود، به اندازهی کافی روش فشار گذاشته بود. و حالا قرار بود به این زودی پدر بشه؟!
- چطور میخوایم بهشون بگیم بچهی ماست؟! یه نگاه بهش بنداز، نه تنها اصلا شبیه ما نیست حتی شبیه هیچکدوم از مردم آدولار و نوریگام هم نیست! انگار این بچه کاملا نژاد متفاوتی با ما داره! من یه مرد ام، ازم انتظار نداری که بهشون بگم هم باردار شدم هم به دنیاش آوردم؟!!! حتی اگه من قابلیت باردار شدن هم داشتم، کی باور میکنه ما تو این مدت کم بچه دار شدیم؟!
سونگهون از فریادهای جیک دستپاچه شد؛ تا به حال اون پسر آروم رو اونقدر خشمگین ندیده بود! فقط هر چی که تونست رو به زبون آورد.
- خب... بهشون میگیم چون بارداریت به عنوان یه امگای مرد خطرناک بوده، زودتر به دنیا اومده.
جیک پوزخند زد.
- آره! تو اونی نیستی که قراره جنسیتش بره زیر سوال! گفتنش برات راحته.
- مشاور لی اینکارو انجام داده! اینکه بگیم یه امگا بارور شده، خیلی قابل باورتر از اینه که یه آلفا باردار شده جناب شیم محترم.
- آخه چرا من؟!
سونگهون ابروهاش رو بالا انداخت.
- نکنه میخوای به کشورم بگم به سلینشون خیانت کردم؟! نمیگن چرا سلین کشور بخاطر خیانت جفت نمرده؟! ولیعهد پارک سونگهونی که به مسئولیت پذیری معروف بوده، به امگاش که از قضا سلین کشور هم هست خیانت کرده! تو به این نمیخندی؟!
YOU ARE READING
Swear By The Moon S1
Fanfictionقسم بخور، ولی نه به ماه! Enhypen + I-LAND + &Team + &Audition - The Howling انهایپن + کارآموزان آیلند + اندتیم + کارآموزان اند ادیشن - زوزه کشی رمان فانتزی تخیلی، ماجراجویانه و امگاورس "قسم به ماه" شامل زیرمجموعهی امپرگ نمیشود و مردها توانایی بارد...