۪ 𖥔 ˑ ִ ֗ ִ ۫( 5 ) ˑ 𖥻 ִ ۫ ּ

287 91 20
                                    


شاید اگر شاهزاده آنروزها خدایگان سرزمین "لونیا" رامیشناخت ، میتوانست پیش خدای شهوت "اروس" شکایت برد که چرا بیش از اندازه به او از قدرت خویش بخشیده، چرا باید توسط تنها دوستش اغوا شود و چرا نمیتواند ازین فکر رها شود؟

چرا باید این احتیاج که بشریت همیشه در پی رفع آن برآمده، برای یول، مانند امتحان الهی ظهور کند.


چرا تنها نعمت زندگی یول که دوستی با هیون است، به این صورت از وی گرفته شود؟

چرا ذهن ظالم یول، چنین مزاح دردناکی با او کرده بود؟


آنگاه شاید آفرودیت، مادر اروس، الهه زیبایی،به شاهزاده میگفت نباید خودش را به خاطر شهوت به زیبایی بکهیون سرزنش کند.زیرا که گاهی خود آفرودیت، محو زیبایی مخلوقاتش میشود.


او که خود الهه آفریننده زیبایی ها بود هیچ گاه چانیول را سرزنش نمیکرد.


آفرودیت به او میگفت که آفریدگانش، زیبایی او را با خود دارند... پس نکوهشی متوجه یول نخواهد بود



-چیزی به صورتم چسبیده؟


بکهیون این جمله را در حالی پرسید که سعی داشت هم زمان کثیفی احتمالی را از صورتش پاک کند.


چانیول به خودش آمد، او داشت با بهترین و تنها دوستش چه میکرد؟


این اشتباه یکبار در خواب و بی اراده یول اتفاق افتاده بود اما قرار نبود در واقعیت تکرار شود.


به خوبی حس منفوری که پس از بیدار شدن از رویا داشت را به خاطر می آورد.


روزها با خودش جنگیده بود تا فراموش کند.


اما حالا به محض دیدن بکهیون، تمام رشته هاش پنبه شده اند.


برای چانیول همان ترسی که تا این لحظه مخفی کرده بود، آهسته آهسته به حقیقت میپیوست.


این حقیقت که شاهزاده با دیدن رفیق رعیت زاده خود، به یاد خواب لذت بخشش بیوفتد.


این حقیقت که با دیدن بیون بکهیون شرطی شده، و انگیزش شهوت برایش تداعی شوند، ترسی بود که سعی میکرد نادیده اش بگیرد


اما حالا که این امر هراسناک اتفاق افتاده بود،بیش از پیش از خودش ناامید و دلسرد بود.


میدانست که حق ندارد در مورد دوست بی گناهش، افکار گناه آلود داشته باشد.


اما کی ذهن از آدمی اطاعت کرده؟



چانیول بیچاره، خودش را جمع و جور کرد و نگاهش را به زمین دوخت


-هیچی،آفتاب تو صورتم بود... نمیتونستم یه چشم هات نگاه کنم.


بکهیون دست چانیول را گرفت و برخواست:


-بیا کوفته برنجی هامونو برداریم و بریم کنار رودخونه، من چند روزه اصلا ازینجا بیرون نرفتم.

𐧗۪۪ 𖥔 ˑ ִ ֗ ִ ۫ ִ ۫ ּ APORIAWhere stories live. Discover now