با قدم های بلندش سمت آسانسور رفت و با پایین اومدنش بدون اتلاف وقت سوار شد
توی آیینه نگاهی به لباساش که تو خونه عوضشون کرده بود انداخت و دستی به موهاش کشید
از دست جونگکوک عصبی بود
هرچقدرم سرش شلوغ میبود میتونست حداقل یه پیام بده و بگه زنده اس!با متوقف شدن آسانسور قدم هاشو سمت میز منشی که نشسته بود برداشت
+پارک جیمینم با آقای جئون کار داشتم
زن نگاهی از سرتا پا بهش انداخت و سری تکون داد "وقت قبلی گرفتین آقای پارک؟"
+نه کافیه بهشون بگید من اینجام
سری تکون داد و گفت "چند لحظه منتظر بمونین بهشون اطلاع بدم"چند دقیقه ای منتظر با پاش روی سرامیک هایی که کف زمینو پوشونده بودن ضرب گرفته بود تا اینکه اجازه ی ورود بهش داده شد
در رو باز کرد و با اخمی که روی صورتش نشسته بود وارد اتاق شد
ولی با صحنه ای که دید لرزیدن پاهاش رو حس کرد
اون جونگکوک بود که به طور جذابی پشت میز نشسته بود و ورقه های زیر دستشو با اخم اینور اونور میکرد؟کراوات شل شده اش
پیراهنی که چند دکمه ی اولش باز شده بودن
و موهایی که از بس توشون دست کشیده بود بهم ریخته بودن و روی چشماش پخش شده بودن
انتظار دیدن چنین صحنه ی جذابی رو نداشت!سر از پرونده ی زیر دستش بیرون آورد و با لبخند خسته ای به جیمین چشم دوخت
اون جوجه الا با دیدن وضعیتی که توش قرار داشت آب دهنش راه افتاده بود؟
تکخندی زد و از جاش بلند شد
دست کرده توی جیب شلوارش با قدمای بلندی به سمتش رفت و روبه روش متوقف شد
_خوش اومدی پرنس جیمینبا پیچیدن بوی عطر مردونه ی جونگکوک زیر دماغش نفس عمیقی کشید
ولی با یادآوری چیزی که بخاطرش این همه راه رو اومده بود دوباره اخم کرده، ازش رو برگردوند
_آه خدایا..اینجا یه جوجه ی قهر کرده داریم؟
با ندیدن واکنشی از سمت جیمین چونه ی خوش فرمشو با انگشتاش گرفت و سمت خودش چرخوند
_پرنس چیمی دلش برا پرنس کوکو تنگ نشده؟
جیمین نتونست جلوی خندیدنش برای اون لحن بچگانه رو بگیره و همین لبخند به روی لبای جونگکوک اورد
خم شده لباشو روی لبای خندون پسر گذاشت و مکی بهش زد
کی کنترل احساساتش نسبت به پسر تخس روبه روش از دستش در رفته بود؟
خواست عقب بکشه ولی با گیر افتادن کراواتش دست جیمین خنده ای بین بوسه کرد و همراهیش کرد
این یه بوسه از سر دلتنگی بود که هردوشون رو به آرامشی که نمیدونستن چجوری توی زندگیشون پدیدار شده بود میرسوند
درحالی که اون لبای شیرین رو میبوسید با انگشتای کشیدش گونه های نرم جیمین رو نوازش میکرد
با محکم کشیده شدنش به جلو با خنده بوسه رو قطع کرد و دستشو روی دست جیمین که کراواتشو محکم چسبیده بود گذاشت "خفم کردی جیمینا"پارچه ی توی دستشو محکم تر کشید و غرید "چانیول آدرس اینجارو نمیداد قرار بود تا کی نبینمت؟!"
YOU ARE READING
School Crush
FanfictionMain couple:KookMin Side couple:TaeJin Gener:School life,Smut,Romance خلاصه: همه چی از روزی که اون اردو برگذار شد شروع شد... جیمین و جونگکوکی که به خاطر حرص دادن همدیگه دست به هرکاری میزدن ولی انگار سرنوشت جور دیگه ای داستان اون هارو نوشته بود...