#3

5K 93 23
                                    

جیمین بدن ورزیده جونگ کوک رو بین دستاش محصور کرد و همونطور ک بوسه هاتی رو ادامه میداد اون رو به سمت کاناپه هدایت کرد
با فشار کمی به شونه های جونگ کوک، باعث شد که پسر روی کاناپه بشینه
نگاه خماری بهش انداخت و بدون اتلاف وقت شلوار و باکسر پسر رو پایین کشید
نگاه تشنه ای به پایین تنه جونگ کوک انداخت و به دیکش که هنوز هارد نشده بود، خیره شد
- جونگ کوکا!!.. تو خطرناکی
تو گلو خندید و دستاشو دو طرف بدن جونگ کوک گذاشت
جی کی که دید جیمین با چه حرارتی حرکاتش رو انجام میده پوزخندی زد، دستاشو لای موهای نقره ای پسری که بین پاهاش نشسته بود برد و صورتش رو بالا گرفت
تو چشماش زل زد و لب هاش رو عمیق بوسید
- همیشه خواستار خطر بودی جیمین، مگه نه؟
با لحن مبهمی زمزمه کرد و تو چشم های جیمین خیره شد
و بعد بدون مکث سر پسر بزرگتر رو به سمت دیکش هدایت کرد.
جیمین حلقه دست هاش دور رون های عضله ای جونگ کوک رو تنگ تر کرد، همونطور ک با ناخن هاش پوست سفید جونگ کوک رو به بازی میگرفت زبونش رو روی تمام طول دیک جونگ کوک حرکت میداد
طوری که میدونست حرکت های بی وقفه و سریع زبونش تا چه حد پسر رو به جنون میرسونن
یکی از دست هاش رو آزاد کرد و از زیر انگشت هاش رو نوازش وار روی بالز های پسر میکشید
جونگ کوک که به این حجم از هورنی و هات بودن دوست پسرش عادت داشت ، صرفا سرش رو بالا گرفته بود و با صدای بمی ناله میکرد
جیمین لب های نرمش رو دور کلاهک دیک جونگ کوک حلقه کرد و زبونش رو همزمان روی حفره سر دیک اون میکشید
این باعث شد حفره ی دیک جونگ کوک پریکام زیادی ترشح کنه و دیکش هارد و هارد تر بشه
جیمین وقتی رطوبت پریکام رو روی زبونش حس کرد با نگاه خمارش تو چشم های پسر کوچیکتر خیره شد و لب هاش رو از دیک کوکی فاصله داد و به پریکامی ک از لب هاش و عضو پسر آویزون بود نگاه کرد
-الان مستم ددی، تا الان کاملا هوشیار بودم.
دوباره دیک جونگ کوک رو بین لب هاش جا داد و شروع به مکیدن سرش کرد ، کم کم حجم بیشتری رو وارد دهنش کرد و بی توجه به برخورد کلاهک دیک جونگ کوک به ته حلقش
سرش رو روی کینگ سایز پسر حرکت میداد.
تو چشمای ددیش نگاه میکرد و با لوندی خاصی بهش بلوجاب میداد ک باعث شد جونگ کوک فقط تا چند لحظه تحمل کنه و بعد سر جیمین رو از دیکش جدا کرد
روی بدن پسر خم شد و کنار گوشش لب زد
-قرار نیست انقدر زود کامم توی دهنت بریزه جیمین.
دستش رو زیر شونه های جیمین برد و همونطور ک بین پاهاش بود، روی زمین درازش کرد
پاهاش رو دو طرف پاهای خودش قرار داد و کمرش رو بالا کشید تا بدن جیمین بین پاهاش گیر بیفته و نتونه حرکتی کنه
جیمین ، برای بهتر کردن وضعیت زیر زانوهاش رو گرفت و بوتش رو بالا تر داد
تو اون لحظه تنها چیزی ک جونگ کوک توان دیدنش رو داشت حفره صورتی و تنگ جیمین بود که جلوی چشمش نبض میزد
نمیتونست تمایلاتش رو کنترل کنه، به میز کنارش نگاه کرد و با دیدن بطری ویسکی هومی زیر لب گفت.
بطری رو از روی میز برداشت و کمی ازش نوشید، بلافاصله روی حفره جیمین کجش کرد و منتظر ریختن قطره ها روی اون حفره هوس انگیز شد.
وقتی دید که جیمین به خاطر حس خنکی قطره ها چقدر بی تاب شده اول کمی با انگشت هاش با اطراف حفره بوت پسر بازی کرد
با دیدن دیک هارد شده جیمین ک رنگ صورتیش تقریبا به قرمز تبدیل شده بود لب پایینش رو گاز گرفت، سرش رو پایین تر اورد و زبونشو روی اون حفره تنگ و نبض دار کشید
میتونست طعم ترشح بوت جیمین رو ک با ویسکی ترکیب شده بود حس کنه
اینک میدید به خاطر پوزیشن جیمین، گردنش چقدر تحت فشاره براش مهم نبود
زبونش رو با شدت داخل حفره پسر میچرخوند و با نوک زبونش دیواره هاش رو لمس میکرد.
صدای ناله های جیمین که بلند و بلند تر میشد اونو بیشتر تحریک میکرد
دیک پسر رو هندجاب میکرد و همزمان با زبونش به فاکش میداد
پیچ و تاب از سر بی قراری بدن جیمین از زیبه ترین رقصایی بود که میتونست ببینه ...
سرش رو از بدن پسر فاصله داد و اسپنک محکمی با دو دستش روی دو طرف بوت جیمین کوبید
اینک میدید چه فشاری بهش وارد میشه براش لذت بخش بود
دیکش رو با دستش به سمت حفره بیبی خواستنیش هدایت کرد و کلاهکش رو دور اون کشید
چند لحظه ای مکث کرد تا تنگ و گشاد شدن اون سوراخ رو ببینه
لبش رو کج کرد و دیکش رو تو یه حرکت تا ته وارد جیمین کرد
-میدونی که از کاندوم خوشم نمیاد جیمینی.
وقتی باز شدن حفره جیمین رو دور دیکش حس کرد با ضربه های عمیقی ک کم کم سرعت میگرفتن حفره پسر رو بفاک میداد‌.
جیمین با بی قراری ناله های بلندی میکرد که کم کم به جیغ شبیه میشدن، کوکی هر بار پروستاتش رو هدف میگرفت و این باعث میشد همونطور ک از شدت لذت بدنش میلرزید سرش به زمین برخورد کنه
با صدای اروم و مظلومی زمزمه میکرد-
ددی.. اروم... این دردناکه
اما کوکی انگار که کاملا مست حفره ی جیمین شده بود.با صدای خش داری همونطور ک تو چشمای جیم زل زده بود ادامه داد
-میدونستی مست شدن از راه مقعد خیلی مرسوم بوده؟ و اثرش هم از حالت عادی بیشتره؟ درست مثل تو..
حرفای جونگ کوک باعث هارد تر شدن جیمین میشد
جونگ کوک دو طرف کمر معشوقش رو با دستاش گرفت و ضربه های سنگین تری رو شروع کرد
اونقدر به ضربه زدن روی پروستات پسر ادامه داد ک میتونست بی حال شدن پسر زیر دستاش رو ببینه
پوزخند پررنگی زد، بدن جیمین رو ثابت نگه داشت و با حداکثر سرعتی ک میتونست داخلش تلنبه زد تا ریختن کام پسر روی سینه ش رو ببینه
دیکش رو از حفره جیمین ک حتی هنوز تنگ بود بیرون کشید، موهای پسر رو کشید و روی کاناپه جلوی خودش به حالت داگی دراورد
جیمین به شدت نفس نفس میزد و به خاطر کام شدنش هق میزد
جونگ کوک اما بدون توجه به اینک جیمین چقدر هارد بفاک رفته بود، دوباره دیکش رو وارد رینگش کرد
ضربه های ممتدش رو به پروستات پسر میکوبید و با کشیدن موهاش قوس کمرنگی رو ایجاد کرد
-تحمل کن فرشته .. ددی نزدیکه که کام شه
جیمین به خاطر اینکه تازه ارضا شده بود درد دو چندانی رو تحمل میکرد ، با هرضربه جونگ کوک صدای ناله هاش بلند تر میشد .. بالاخره با حس گرمای کام ددیش داخل حفره ش، تونست اروم بگیره
جونگ کوک دیکش رو دراورد ، بلافاصله روی کاناپه افتاد و جیمین رو محکم توی اغوشش گرفت
-چطور.. انقدر هاتی؟ تویی که برای من خطرناکی!
جیمین که خسته تر از چیزی بود که بتونه چیزی بگه، فقط تو چشمای جونگ کوک زل زد
دوباره با یه واقعیت روبرو شده بود : همه ی این ها قراره به دست خودش تموم بشن!
[پایان فلش بک]

oneshots Where stories live. Discover now