Day 7 -pt2-

126 22 0
                                    

Jk's pov

داشت نادیدم میگرفت
و من به دنبال چشم هاش

یه نامه براش نوشته بودم، میدونستم که هیچوقت بهش نمیدم

راجب وقتایی نوشتم که توی بالکن خونش مینشستیم

و سیگار هایی که دزدیده بودیم رو میکشیدیم
تنها بخاطر هیجانش

توی کافی شاپ تنهام گذاشت، به یه نقطه خالی زل زده بودم

جایی که چند لحظه پیش اونجا بود

با یه نگاه غمگین رفت، جوری که احساس کردم قلبم ریخت

Suicide Pact| translated Where stories live. Discover now