Jk's pov
به خونه رفتم و قرص هامو برداشتم.
کانتر رو گرفته بودم و فشار میدادم، جوری که بند بند انگشتهام سفید شده بود.به بازتابم توی آینه نگاه کردم
ظاهرم اشفته بوددایره های سیاه زیر چشم هام
موهای شونه نشدهاز همشون متنفر بودم
قرص هارو ول کردم روی کاشی های ترک خورده، به پراکنده شدنشون زل زدم، درحالی که پدرم رو نفرین میکردم...
"چجوری تونستی قبل از اخرین روز تنهام بزاری؟!"
روی زمین افتادم، میلرزیدم و سعی میکردم گوشیم رو پیدا کنم
نهایتا با تهیونگ تماس گرفتم..."ته؟"
"بله؟"
"نمیتونم انجامش بدم"
"پس من هم انجامش نمیدم"
YOU ARE READING
Suicide Pact| translated
Fanfiction-Taekook- ده روز مونده قبل از اینکه زمانشون تمام شه؛ بخاطر یه پیمان خودکشی. *ترجمه شده Author: flirtyoongs