Th's pov
ساعت سه صبح
با صدای سنگ هایی که به شیشه برخورد میکردن از خواب پریدمبیرون رو نگاه کردم و اون رو توی حیاط دیدم
صدام میزداز پله ها به پایین دوییدم و بیرون رفتم
دقیقا بین دستهاش خودم رو پرت کردم
و برای یکبار دیگه احساس درستی داشتمبهم سیگار پیشنهاد داد
و ما دودشون کردیم
به ستاره ها نگاه میکردیم
مثل همیشه
جز اینکه میدونستم چند روز باقی موندهدقیقا
پنج تا از اونها بعد از نیمه شب
YOU ARE READING
Suicide Pact| translated
Fanfiction-Taekook- ده روز مونده قبل از اینکه زمانشون تمام شه؛ بخاطر یه پیمان خودکشی. *ترجمه شده Author: flirtyoongs