روز ها همینطور خسته کننده میگذشت .
جین داشت کتاب میخوند که صدای تقه در اون رو متوجه خودش کرد+جونی؟؟؟؟حالت خوبه ؟؟؟؟
همسرش صورتش عرق کرده بود و دست هاش میلرزید .جین پشت دستش رو روی پیشونی همسرش گذاشت
+تب که نداری؟راتت نزدیکه ؟
_نه گوشیت رو میدی گوشی خودم شارژش تموم شده
+ارهخم شد و گوشیش رو از روی پاتختی برداشت و به نامجون داد .
نامجون سریع از اتاقش خارج شد و رفت توی اتاق و درش رو بست.+از دست این سر به هوایی هاش
جین دیگه حوصله کتاب خوندن نداشت رفت توی اشپزخونه و مستخدم جدیدشون رو دید
+سلام یوراشی جک رو ندیدین؟؟
_اقا توی خونه بودن از خونه خارج نشدن
+عجیبه پس چرا نیست؟؟؟
****
×جک مطمئنی؟؟؟؟
-اره اون روز که گوشیم رو گم کردم و گوشیش رو قرض گرفتم پیامشو دیدم
×ی...یعنی داره بهمون خیانت میکنه؟؟؟
_احتمالابعد از یکم گشتن تو گوشی جین چیزی دستگیرشون نشد
×بیا دیدی؟بیخودی بهش تهمت خیانت زدی
_بیا اینم از پیام هاش از یه اپ دیگه استفاده میکردهنامجون با خوندن پیام ها قطرات اشک از چشمهاش جاری شد
×من باور نمیکنم اینا کافی نیست بیا تاریخ هارو بردار ببینیم تو اون تاریخ واقعا جین رفته اونجا یا نه
جک با دستش قطرات اشک رو از صورت نامجون پاک کرد و توی دلش خودش لعنت کرد که به اون امگای بیچاره تهمت هرزگی زده بود اما چاره چی بود کافی بود تهیونگ دهن باز کنه تا دیگه هیچ وقت نامجون رو نبینه.
اون جین رو دوست داشت درست اندازه نامجون اما انگار سرنوشت اون امگا با اونها نوشته نشده بود.
تهیونگ، جین رو ازشون میگرفت دیر یا زود این اتفاق می افتاد و اون دو هیچ کاری نمیتونستن بکنند.
جک با این کار فقط میتونست کاری کنه که نامجون از اینی که هست تنها تر نشه دست های خودش بود تا اشک های جفتشون رو در فراغ امگای شیرینشون پاک کنه.
________________+جونی من دارم میرم خونه مامانم
-خودم میرسونمت
+بیخیال همین الان از سر کار اومدی من با یونگسو شی میرم
نامجون با عصبانیت لیوان اب رو روی کانتر گذاشت که صدای بدی ایجاد کرد
-لازم نکرده خودم میبرمت
+باشه حالا چرا عصبانی میشی
***+سلام مامان !
-سلام کوچولوی مامان خوبی ؟؟؟
+مامان !هزار دفعه گفتم اینجوری صدام نکن اگه جفت هام بفهمن ابروم میره
YOU ARE READING
Blueberry scent
RandomCouple: Taejin,Namjin Genre:romance،omegaverse,mpreg °•○●•°°•○●•°°•○●•° +جناب قاضی الفای من ناتوانی جنسی داره و من به همین علت نمی تونم بچه خودم رو داشته باشم -ما میتونیم یه بچه از پرورشگاه داشته باشیم امگاااا! ^جناب کیم سعی نکنید با...