Part 24

219 49 27
                                    

روز ها همینطور خسته کننده می‌گذشت .
جین داشت کتاب میخوند که صدای تقه در اون رو متوجه خودش کرد

+جونی؟؟؟؟حالت خوبه ؟؟؟؟

همسرش صورتش عرق کرده بود و دست هاش میلرزید .جین پشت دستش رو روی پیشونی همسرش گذاشت

+تب که نداری؟راتت نزدیکه ؟
_نه گوشیت رو میدی گوشی خودم شارژش تموم شده
+اره

خم شد و گوشیش رو از روی پاتختی برداشت و به نامجون داد .
نامجون سریع از اتاقش خارج شد و رفت توی اتاق و درش رو بست.

+از دست این سر به هوایی هاش

جین دیگه حوصله کتاب خوندن نداشت رفت توی اشپزخونه و مستخدم جدیدشون رو دید

+سلام یوراشی جک رو ندیدین؟؟
_اقا توی خونه بودن از خونه خارج نشدن
+عجیبه پس چرا نیست؟؟؟
****
×جک مطمئنی؟؟؟؟
-اره اون روز که گوشیم رو گم کردم و گوشیش رو قرض گرفتم پیامشو دیدم
×ی...یعنی داره بهمون خیانت میکنه؟؟؟
_احتمالا

بعد از یکم گشتن تو گوشی جین چیزی دستگیرشون نشد

×بیا دیدی؟بیخودی بهش تهمت خیانت زدی
_بیا اینم از پیام هاش از یه اپ دیگه استفاده  میکرده

نامجون با خوندن پیام ها قطرات اشک از چشمهاش جاری شد

×من باور نمیکنم اینا کافی نیست بیا تاریخ هارو بردار ببینیم تو اون تاریخ واقعا جین رفته اونجا یا نه

جک با دستش قطرات اشک رو از صورت نامجون پاک کرد و توی دلش خودش لعنت کرد که به اون امگای بیچاره تهمت هرزگی زده بود اما چاره چی بود کافی بود تهیونگ دهن باز کنه تا دیگه هیچ وقت نامجون رو نبینه.
اون جین رو دوست داشت درست اندازه نامجون اما انگار سرنوشت اون امگا با اونها نوشته نشده بود.
تهیونگ، جین رو ازشون میگرفت دیر یا زود این اتفاق می افتاد و اون دو هیچ کاری نمیتونستن بکنند.
جک با این کار فقط میتونست کاری کنه که نامجون از اینی که هست تنها تر نشه دست های خودش بود تا اشک های  جفتشون رو در فراغ امگای شیرینشون پاک کنه.
                        ________________

+جونی من دارم میرم خونه مامانم

-خودم میرسونمت

+بیخیال همین الان از سر کار اومدی من با یونگسو شی میرم

نامجون با عصبانیت لیوان اب رو روی کانتر گذاشت که صدای بدی ایجاد کرد

-لازم نکرده خودم میبرمت

+باشه حالا چرا عصبانی میشی
                                   
                                    ***

+سلام مامان !

-سلام کوچولوی مامان خوبی ؟؟؟

+مامان !هزار دفعه گفتم اینجوری صدام نکن اگه جفت هام بفهمن ابروم میره

Blueberry scentWhere stories live. Discover now