13

190 51 10
                                    

عقربه ی ساعت با صدای بلندی روی یک شب نشست.

جایی در بیرون قصر، روی یکی از هزاران برج های قصر هل باد سرد لانه ی کوچیک *بورکس صورتی رنگ رو تکان میداد.

《*بورکس: نوعی طوطی زیبا و آرام》





یک بورکس ماده و تنها یک تخم چند روزه در لانه ای که با شاخ و برگ های خشک ساخته شده بود وجود داشت بدون هیچ غدایی و بدون هیچ جفت زنده ای.





ولی این ها دلیلی نمیشد که تنها تخم زیبا و چند
روزه ی بورکس در بین اون تاریکی و ریشه های به هم گره خورده که حکم لانه ای امن رو برایش داشت ندرخشد، اون چیزی که درون اون تخم هست بدون اینکه بداند تیکه از امید درخشان، تیکه ای از دلخوشی و آینده ی بورکس صورتی رنگ بود.



مهم ترین وظیفه ی بورکس نر تامین غذا و امنیت جفتش بود مخصوصا در این شرایط......ولی یک جفت مرده نمی‌توانست این ها رو برای بورکس ماده تامین کند، این دلیلی بود که بورکس ماده باید لانه رو ترک میکرد تا با پیدا کردن غذا بتواند زنده بماند و مواظب تخمش باشد ولی تنها گذاشتن تخم در این زمان با این همه شکارچی ریسک خیلی بزرگی بود.



ولی در آخر پرنده ی صورتی رنگ باید لانه رو ترک میکرد.


بال های زیبای بورکس با وجود ترس و نگرانی باز شدن و تخم در لانه تنها شد.




✙✙✙✙✙✙



با پشت دست در زد و با شنیدن اجازه وارد اتاق شدو تونست امگای مو طلایی رو وسط اتاق ببینه.


زن با هیجان دست هایش رو روی شکمش گذاشته بود و لبخند میزد اگه شک داشته بود الان دیگه مطمعن شده بود که بچه ای اونجاست یه زندگی توی شکمش.


چشم های ابی رنگ زن با خوشحالی بالا اومدند و به چشم های سیاه رنگ شیطان خیره شدن.


"ییشینگ من—"

"تو دارو رو نخوردی؟!"

ویولت با خوشحالی دهنش رو باز کرد اما بلافاصله دهنش با سوال شیطان بسته شد و ترس برای لحظه ای از بدنش رد شد ولی ویولت دوباره لبخند زد.

"نخوردم!"

"من به تو گفته بودم که اونا رو بخوری."

ییشینگ اروم گفت و بدون هیچ حسی به معشوقه اش زل زد، ویولت دامن لباس صورتی رنگش رو بالا گرفت به طرف شیطان رفت فقط چند ساعت از شنیدن خبر بارداریش گذشته بود ولی از الان حتی مراقب راه رفتنش و نیوفتادشن بود!

گرگینه ی امگا با مهروبونی دستش رو گرفت و با امید به چشم های سرد پدر بچه ی توی شکمش نگاه کرد.


Naabot mo na ang dulo ng mga na-publish na parte.

⏰ Huling update: Sep 07, 2022 ⏰

Idagdag ang kuwentong ito sa iyong Library para ma-notify tungkol sa mga bagong parte!

last sin of lustTahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon