"Chapter nineteen"
سلام به همگی🖐
امیدوارم سالم باشین و حالتون خوب باشه 💛🌻خیلی مراقب خودتون و عزیزانتون باشین :)
امیدوارم دوست داشته باشین 💕
___________________________
《● "صدای سوت که بیاد یعنی مسابقه شروع شده."
مهد ما هر هفته مسابقه میذاره و هرکی برنده بشه بهش از توی کمد جایزه ها هر چی بخواد میدن..
من تا حالا ۵ بار برنده شدم و هر وقت به چیزای توی کمد نگاه میکنم همه شون رو میخواام.یه بار ساعت سوپرمن رو برداشتم.
یه بار یه ظرف غذای آبی کمرنگ.
یه بار یه جامدادی برای مداد رنگی هام.
یه بار یه بازی مار و پله.
و بار آخر هم یه بسته با ۶ تا مداد رنگی، یه تراش و یه پاککن.تازگی یه بازی خیلیی باحال اوردن توی کمد که فقط ۳ تا ازش هست و قراره یکی ش رو بدن به شرل چون اون همیشه خیلی منظمه...
آنتی میگه این بازی فقط برای بچه های ۶ سال به بالاست و من که پنج سالمه نمیتونم بازی کنم.
ولی اگر امروز برنده شم میتونم اونو انتخاب کنم...امروز اگر ببرم میخوام اون رو بردارم... و خدا میدونه چقدر دوستش دارمممم...
همه ما توی حیاط هستیم و میز هامون رو با فاصله از هم گذاشتیم..
امروز قراره گلدون های سفالی که امروز بهمون دادن رو رنگ کنیم..
باید یه طرحی رو انتخاب کنیم و بعد اون رو نقاشی کنیم و رنگش کنیم...مامان برام دست تکون میده و بهم میگه که برای دوربین دست تکون بدم...
ولی من الان نمیتونم... باید حواسم باشه که هر وقت سوت زدن سریع کارم رو شروع کنم..."لویی...
مامان یه دست تکون بده عزیزم.."اخم میکنم و بهش میگم " مامان، ممکنه الان سوت بزنن... حواسمو پرت نکن..."
مامان بهم میخنده و میگه " باشه قهرمان... حواستو پرت نمیکنم سوپرمن"
مامان گاهی اوقات سوپرمن صدام میکنه...
من کارتونش رو دیدم... من میخوام وقتی بزرگ شدم سوپرمن بشم..."سووووووت"
صدای سوت میاد و من دست به کار میشم...
من میخوام دو تا گل بکشم...
یکیش مامانه، یکیش نایل..
چون من عاشقشونم پس گل های خوشگل گلدون من اون دونفرن...یکی به رنگ زرد برای نایل
یکی به رنگ قرمز برای ماماناول آسمون آبی میکشم و بعد با رنگ سبز چمن ها رو...
چون وقت ندارم باید سریع تر رنگ کنم پس قلمو رو سریع روی گلدون میکشم و همه جا رو سبز و آبی میکنم...حالا باید خشک شن تا گل هامو بکشم..
بالا و پایین گلدون رو میگیرم و شروع به فوت کردن میکنم...
YOU ARE READING
Another Love [L.S]
Fanfictionما غریبه هایی بودیم که به دوست ها و بعد بهترین دوست ها تبدیل شدیم، حالا یا میتونیم این عشق رو بپذیریم، یا دوباره به غریبه هایی تبدیل بشیم، ولی با هزاران خاطره... تو برای این عشق چقدر میتونی شجاع باشی؟! Cause love, is only for the brave :) ...