پارت هفتم🥀

169 42 9
                                    

آهنگ پیشنهادی : No time to die,Billie Eilish

توی لابی منتظر چانیول بود.
بادیدن چانیول که از آسانسور خارج شد از روی مبل بلند شد و‌ به سمتش قدم برداشت.
+ببخشید بیدارت کردم ولی میخواستم یکم باهات حرف بزنم.

چانیول سری تکون داد و با گفتن مشکل نیست با کیونگسو از هتل خارج شدن.
در کنار هم داشتن بی صدا قدم میزدن که کیونگ‌سکوت بینشون رو‌شکست.

-چان تو خوبی؟
چان سرشو تکون داد و هومی کرد.
+اره خوبم خودت که داری میبینی.

کیونگ سرشو تکون داد
-میدونی که منظورم از خوبی،خوب‌بودن جسمت نیست؛از نظر روحی حالت خوبه چان؟من نگرانتم.

+حالم خوبه کیونگ،یعنی باید حالم خوب باشه.
تا آخر عمرم که نمیتونم مثل افسرده ها یه گوشه بشینم.

-دقیقا وقتی این حرفارو میزنی باعث میشه که من بیشتر از قبل نگرانت بشم.
چانیول خنده ای کرد.

+اخه دیگه نگران چی بشید؟مگه چیزی برای من مونده که بخواید نگرانش بشید؟اصلا مگه چیزی از خود من مونده؟
بعد از گفتن این حرف به کافه ای اشاره کرد
+بهتره بریم اونجا چیزی بخوریم و حرف بزنیم.

کیونگ با تکون دادن سرشو به نشونه تایید همراه با چانیول وارد کافه شد و بعد از نشستن روی یکی از میز های کناری کافه و دادن سفارش به گارسون برای مدتی در سکوت به کافه و آدماش نگاه کردن.

-چان اینو میدونی که همیشه و هر زمانی که باشه من هستم که به حرفات گوش بدم؟ هیچوقت فکر نکن تنهایی باشه؟

+میدونی دارم سعی میکنم کم کم دیگه بهش فکر نکنم! اینطوری برای هردوی ما بهتره. اون که دیگه به من فکر نمیکنه و داره زندگیشو‌ با کسی دیگه ادامه میده. این وسط فقط منم که سه ماه‌ مثل یه مرده متحرک بودم.

+پس تصمیم گرفتی که فراموشش کنی.

-کاملا فراموش که نه؛چون بالاخره من هرکاری که بکنم یه سری چیزا ردپاش توی زندگیم میمونه فقط میخوام ذهنمو مثل این چند ماه درگیرش نکنم. دروغ نمیگم دلم خیلی تنگه ولی چه فایده...؟

+من قبل از اینکه دوست بکهیون باشم؛دوست توام چان و میدونی که چقدر دوست دارم و‌ برام مهمی...
ازت میخوام که واقعا به حرفی که میزنی عمل کنی و به بکهیون فکر نکنی؛حداقل کمتر فکر کنی.

حرفشون با اومدن گارسون و اوردن سفارشاتشون قطع شد.
چانیول بعد از تشکر از گارسون و برداشتن فنجون قهوش نگاهشو به کیونگ داد.

Forgive me (S1)Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt