پارت بیست و دوم✨🥀

138 32 32
                                    

♦️آهنگ پیشنهادی این پارت توی چنل گذاشته شده♦️
آیدی چنل: t.me/Magicalrose_ocean

کت و شلوار مشکی رنگی پوشیده بود و ربان سفید رنگی‌ بر روی بازوی سمت راستش بسته شده بود.
به افرادی نگاه میکرد که عودی روشن میکردن و‌ رو به روی قاب عکس که با ربان های مشکی و سفید بین انبوهی از گل های داوودی سفید روی میز‌ بود مینشستن و دعا میکردند.

سرش رو چرخوند و مادر بکهیون رو دید که بی حال در کنار همسرش نشسته بود و گریه میکرد و مادر لوهان که سمت دیگرش نشسته بود سعی میکرد با اینکه خودش هم داشت گریه میکرد؛مادر بک‌ رو آروم کنه.
متوجه ورود دنیل شد که بعد صحبت و تسلیت گفتن به پدر بکهیون،عودی برداشت و بعد از روشن کردنش رو به روی قاب عکس بکهیون رو زمین نشست و مشغول دعا شد.

جونگین به سمتش اومد و شونش رو به آرومی‌فشرد.
+چان!رنگ پریده؛یکم بیا برو بشین.

چانیول به آرومی سری به معنای نه تکون داد
+باید به زورم که شده با سهون و سوهو میفرستادمت که بری بیمارستان.

-لوهان و سوهو خوبن؟

+آره دکتر گفته بود به خاطر شوکی که بهشون وارد شده از حال میرن.
بهتره یک روز بستری بمونن تا وضعیتشون چک بشه ولی لوهان بی تابی میکنه و میخواد سریع مرخص بشه
تو نمیری بیمارستان؟یه سرم بزنی یکم رنگ و روت بهتر بشه؟

-من دیگه هیچوقت پامو توی اون بیمارستان نمیزارم

*فلش بک*

نفهمید که چطور خودش رو به بیمارستان رسونده بود
بعد از دیدن اخبار و تماس ها

نمیدونست چطور از خونه خارج شده و حالا توی بیمارستان داشت میدویید به سمت سهونی که به دیوار تکیه داده بود و مشخص بود داره به آرومی اشک‌‌‌ میریزه.

همزمان با رسیدن پیش سهون،در باز شد و پزشکی به سمت سهون رفت و بعد از نیم‌ نگاهی به چانیول شروع به صحبت کرد.

*یکی از شما باید برای شناسایی همراه من بیاید.

چانیول همراه با دکتر به قسمت سردخونه بیمارستان رفتند.
پزشک به سمت یکی از تخت ها رفت و زیپ رو باز کرد.
چانیول با دیدن جسد کاملا سوخته رنگش پرید و ناخواسته همونجا بالا آورد.

*متاسفانه جسد قابل شناسایی نیست ولی چندتا وسیله توی ماشین بود که به خاطر جنسشون آتیش آسیب زیادی بهشون نزده.

Forgive me (S1)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora