دنیای موازی، سکای:
+سهوناااا! مگه بهت نگفتم وقتی میای خونه دمپاییهات رو بذار توی جاکفشی؟
«سهون طلبکارانه دستاش رو به کمرش میزنه»
-منم بهت گفتهبودم وقتی میای خونه بیا بغلم تا ببوسمت ولی دیشب این کار رو نکردی...
+آه خدایا... سهون توقعداشتی جلوی هیونگا و زن و بچهی جونگده هیونگ بشینم روی پاهات و ماچت کنم؟
«سهون چشمغره میره»
-اصن هرچی... من گرسنهم. میرم برای شام مرغسوخاری بگیرم. خدافظ.
____________
خوابگاه اکسو:
« سوهو با عصبانیت از اتاقش میاد بیرون »
*هزار بار بهتون گفتم از تخت من دور بمونین تخمجنای فضول. چرا ملافههای تختم انقد بهم ریختهشده و دورتادور اتاقم آشغال ریخته؟ کار کی بوده؟
« سهون و جونگین یواشکی میرن سمت در خروجی»
+هیونگ به روح پدر مقدس قسممیخورم فقط نتفلیکس دیدیم و خوراکی خوردیم...
« کیونگسو با تِی میاد توی پذیرایی تا اونجا رو تمیز کنه»
~دروغ میگه هیونگ. خودم هفتهیپیش شنیدم که داشت به جونگین میگفت فانتزیش اینه روی تختی به جز تخت خودشون بره توی کار نینیش.
*سهونننننن! گور خودت رو کندی پدصگ.
« سهون و جونگین که با ترس فرار میکنن و در رو میکوبن بهم»
_______________
_____________
_________
سلام توتفرنگیهای من (◍•ᴗ•◍)
اگه دوستدارید کارای این مدلی و توییتهای کوتاه سکای بخونید میتونید بیاید دیلیِ کوچولوم. آخه به نظرم اینجور چیزا مخصوصا توییتها برای آپ کردن توی واتپد عجیبن.😂چنلم: YellowGoom@
ESTÁS LEYENDO
[•SeKai scenarios•]
Fanfic|•سناریو•| |•هر پارت یه داستان•| کاپل: سکای ژانر: فلاف، عاشقانه، این بوک برای سناریوها و نوشتههای کوتاهی هست که اغلب همراه با یه فنآرت یا عکس آپ میشن ✨ دوستدارم با خوندنشون حالتون بهتر بشه و لبخند بزنید، حتی شده برای یه لحظه.