"i need your love🖤"

AfterStory

یک سال بعد:

اینکه رییس ادم دوست پسر ادم باشه در یکسری مواقع واقعا عالیه...

اونا دائما کنار همن و توی سفر های کاری جوری خوش میگذرونن که انگار برای چندمین بار رفتن ماه عسل.

تمامی وعده های غذایی رو باهم میخورن و بی نهایت سکس میکنن.

درسته اونا سکس میکنن...توی هتل...توی خونه هاشون...توی شرکت...توی راه پله...حتی وسط جلسه.
البته اونا وسط جلسه سکس نمیکنن ولی دستمالی چرا!

چون رییس چوی نمیتونه دستشو از وسط پاهای کارمندش دربیاره.

دیالوگ همیشگی بومگیو که متوجه کارهاشونه:محض رضای فاک جلوتون 20تا ادم نشسته بود شما داشتین چیکار میکردین؟!!
سوبین توی لعنتی چرا انقدر قرمزی؟!
فاک یو یونجون انقدر پوزخند نزن.

اضافه میکنم که اون دوتا جوونن و میل جنسی خاموش نشدنی دارن.

از سکس که بگذریم میرسیم به فانتزی هاشون!

سوبین واقعا تا قبل رابطه با رییسش هیچوقت به اینجور چیزا فکر نمیکرد.

ولی از وقتی با این مرد قرار میذاره هر روز زندگیش یه چالش جدیده.

اونا یبار سر بازی فوتبال شرط بستن و سوبین با باختنش کله روز یه بات پلاگو توی خودش حمل کرد!

راستش سوبین حتی نمیدونست رییسش واسش همچین چیزایی خریده.

البته سوبین بدش نیومد...چون اونا شبش یه سکس عالی داشتن...بات پلاگ کارشونو راحت کرده بود.

از مزایای رابطه داشتن با رییس یه شرکت میشه اشاره کرد که یه رییس خیلی پولداره.

اونا یبار بالای دریای مدیترانه با هلیکوپتر شخصی شرکت پرواز کردن و سوبین از شدت ذوق گریه کرد.

اونا به دیدن مسابقات جام جهانی رفتن و سر بردو باخت شرط بستن و ایندفعه یونجون باخت.
و من نمیخوام بگم سوبین باهاش چیکار کرده.
شاید یه رینگ بسته دور دیکش؟!
آی دونت نو.

ولی رابطه داشتن با رییس ادم معایبی هم داره.

یونجون اصرار داره که اونا باهم زندگی کنن و سوبین اصرار داره که میخواد فضای شخصی خودشو داشته باشه.

اونا یکبار بخاطرش بحث کردن و چند روز از هم ناراحت بودن.

تا اینکه سوبین قبول کرد دوروز در هفته رو خونه هم باشن.

ولی فکر نمیکرد فردای حرفش یونجون با دوتا چمدون پشت در خونش باشه.

اون یونجونو دوست داره پس هیچ مشکلی با دیدنش توی خونش نداره.

و حتی بودن اون توی خونش یا بودن سوبین توی خونه اون بشدت برای جفتشون لذت بخشه.

چون دوباره اشاره میکنم اونا جوونن.