"مرا در مکثهای میان کلماتم جستجو کن.
در لحظات سکوت. همانجاست که من پنهان شدهام.
به دنبالم بگرد، زیر سطرهای کتابهای مورد علاقهام؛ سپس بخوان مرا، از روی شیوایی چشمانم؛ در حکایتهای مجهول.
همانجاست که من خواهم بود..."
-
اینجا جملات قشنگی که خوندم...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
دوستش داشتم. دوستش داشتم، تا جایی که می توانستم. اما حق با او بود. خوب و کامل او را نشناختم. هرگز آپارتمانش را نخواهم دید، دستپخت مادرش را نخواهم چشید، دوستان مدرسهاش را نخواهم دید. من هرگز روتختی تختخوابش یا پوسترهای روی دیوار اتاقش را نخواهم دید. من هرگز غذاخوریای را که در آن صبحها ساندویچ تخممرغ میخورد یا گوشهای را که در آن جا دوچرخهاش را دوقفله میکرد، نخواهم شناخت.