آزادی تنها این نیست که بانوان هموطن خرمن گیسو در باد افشان ﮐﻨﻨﺪ؛ آزادی تنها این نیست که تو با جفت خود در خیابان آزادانه قدم بزني، آزادی تنها این نیست که تو نیمه شب مست در کنار زاينده رود غزل بخواني، آزادی تنها این نیست که بانوان پوست تن را بی هیچ حجابی به بوسه آفتاب کنار دریای خزر و خلیج پارس بسپارند، آزادی تنها این نیست که پسركى لب دخترکی را از سر شوق ناگهان در پیش چشم مردم ببوسد، اینها ابتدائیترین حقوق انسانی است...آزادی این است که نه تو به نیمه عریان بودن ديگرى کار داشته باشی نه او به حجاب تو، آزادی این است که نه من به میگساری تو کار داشته باشم نه تو به نماز شب من، آزادی این است که نه تو به بی خدایی من کار داشته باشی نه من به خدا داری تو، آزادی این است که نه، تو به زور در پی نوشاندن شربت کوثر به من باشی، و نه من به زور در پی بخشیدن لذت شراب به تو ...آزادی این است که نه دین تو بر من حکم براند نه من تو را بی دین بخواهم، آزادی این است که نه تو مرا با بی دینی من تکفیر کنی، و نه من تو را با دین تو تحقیر!
_سیمین بهبهانیپ.ن:ولی خیلی قشنگ بود:)))
VOCÊ ESTÁ LENDO
𝗗𝗿𝘂𝗴𝘀|𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱|
Conto"مرا در مکثهای میان کلماتم جستجو کن. در لحظات سکوت. همانجاست که من پنهان شدهام. به دنبالم بگرد، زیر سطرهای کتابهای مورد علاقهام؛ سپس بخوان مرا، از روی شیوایی چشمانم؛ در حکایتهای مجهول. همانجاست که من خواهم بود..." - اینجا جملات قشنگی که خوندم...