"مرا در مکثهای میان کلماتم جستجو کن.
در لحظات سکوت. همانجاست که من پنهان شدهام.
به دنبالم بگرد، زیر سطرهای کتابهای مورد علاقهام؛ سپس بخوان مرا، از روی شیوایی چشمانم؛ در حکایتهای مجهول.
همانجاست که من خواهم بود..."
-
اینجا جملات قشنگی که خوندم...
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
سلام به هودی، به بلند شدن بخار از لیوان شیر کاکائو، به دستای یخ زده ای که توی هم گره می خورن تا سرمارو از هم بدزدن، کلاها و دست کشا، لرزیدن از سرما. به شومینه و جورابای بافتنی، دماغای قرمز شده و لایه لایه لباس پوشیدن، به مچاله شدنه انگشتای پا روی سرامیک، به شیر و دارچین اخر شب، به شعله ی آبی بخاری، به بغلایی که به بهونه ی سرد بودن هوا از هم می دزدیم. سلام به همه ی چیزای قشنگ. و سلام به پیش زمینه ای برای فصل مورد علاقم. زمستون عزیز لطفا زودتر بیا، یه نفر اینجا خیلی منتظرته.