Jungkook's POV
جشن فوق العاده بود! ما رقاص های هولا و آتش رو تماشا کردیم. ما سر یه میز گرد جلو نشسته بودیم و واقعا هیچکس اذیتمون نکرد، خوبه که مرکز توجه نباشی و مورد حمله فن ها قرار نگیری.
اونا دو تا داوطلب خواستن و جیمین و جیهوپ رفتن. جیمین و جیهوپ دامنی از جنس برگ پوشیدن و نیم تنه بالاشون با نارگیل پوشیده شده بود، بعد بهشون گفتن باید برقصن و فردی که بیشتر تشویق شه برندس.
البته جیهوپ برنده شد. همه عاشق اون شده بودن. اونا یه آهنگ به زبان خودشون پلی کردن و جیهوپ شروع کرد به رقصیدن،همه اونو تشویق میکردن و در آخر اون دو تا بلیط رایگان به یک کشتی کروز دریافت کرد.
اونا به نامجون گفتن که رقص آتش رو امتحان کنه، ولی در آخر اشتباهی دامن مردی که میرقصید رو آتیش زد
بعد از شام، ما توی خیابون وایکیکی که مملوع از جمعیت بود قدم زدیم اونجا پر از شعبده باز ها، رقصندگان خیابانی، نوازندگان و... بود.
من سمت خانمی دویدم و اون بهم دوتا گردنبند دندون کوسه داد.
"این چیه؟" به کره ای پرسیدم
زن فقط بهم نگاه کرد و با دستش قلب درست کرد
"عشق؟" پرسیدم
"بدش به کسی که عاشقشی" زن گفت و برگشت تا وسایلشو بفروشه
به تهیونگ که با شعده بازی مسحور شده بود نگاه کردم، دوتا گردنبند رو کردم توی جیبم و پیش تهیونگ ایستادم.
اون سمتم برگشت و دستشو دورم پیچید
"یا! اونو ببین! واوووووو... عالیه!" با سرگرمی گفت
بهش خندیدم، یه دفعه صدای بلندی شنیدیم و به عقب نگاه کردیم که دیدیم نامجون اشتباهی به میز خانم جواهر فروش خورده. 'خدای خرابکاری اینجاست، آه دوباره باید بریم'
زن شروع کرد به داد زدن سر ما و ما با خنده فرار کردیم
وقتی به هتل رسیدیم لباسامو عوض کردم و گردنبند ها رو روی دراور گذاشتم، تهیونگ توی اتاق نبود پس سمت در قدم برداشتم و تا خواستم بازش کنم شنیدم که ته و جیهوپ پشت در دارن میخندن.
از چشمی در نگاه کردم و دیدم که همدیگرو در آغوش گرفتن، حسش جوری بود انگار دارن قلبمو فشار میدن، من حسودم؟
"همیشه میدونی چجوری حالمو خوب کنی هیونگ" تهیونگ گفت
یه چیزی اشتباه بود؟ اون که حالش خوب بود.
"همه چیز خوب میشه ته. حالت بهتر میشه درسته؟" جیهوپ گفت و دستشو به شونه ی تهیونگ زد
"آره، فکر کنم"
اونا راجب چی حرف میزدن؟
"خوبه. گوش کن... ته. میتونیم... وانمود کنیم؟" قبل از اینکه ادامه بدن یه مکث طولانی مدت اتفاق افتاد. "بیا وانمود کنیم که نمیمیری" جیهوپ پیشنهاد داد
YOU ARE READING
Finding Love In Paradise
Romance[Completed] بی تی اس برای فن میت و یه تعطیلات یک ماهه به هاوایی میرن، آیا جونگکوک و تهیونگ تو این مدت احساس واقعیشونو بهم اعتراف خواهند کرد؟ "ازت متنفرم چون به شدت میخوام باور کنم تهیونگم برگشته." "جونگکو-" "ازت متنفرم چون به شدت میخوام اون لبهای س...