.
شلوارش رو با یکی از شلوارای جیمین عوض کرد و در حال پوشیدن پیراهن سفید دوستش بود که حس کرد صدایی شنیده .گوشاشو تیز کرد . صدای جرو بحث بود و .. این صدای سوجین بود ؟
بدون اینکه دکمههای پیرهنش رو ببنده بیرون پرید و تهیونگ رو دید که مچ دست سوجینی که به دیوار میخکوب شده بود روگرفته و داره یه چیزایی میگه بهش .
به سرعت برق و باد سمتشون دوید و با گرفتن دست تهیونگ اونو از سوجین دور کرد . سمت دیوار هلش داد .
نزدیکش شد . دست چپش رو کنار سرش به دیوار کوبوند و با دست دیگهاش یقه پسر رو گرفت .
-قبلا بهت هشدار داره بودم ..
-جونگکوک ..
سوجین با صدای آرومی صداش زد . بخاطر همین مجبور شد گاردش رو پایین بیاره ..
-گم شو تهیونگ !
یقهشو ول کرد و عقب کشید . تهیونگ با خونسردی تمام یقهشو صاف کرد و در حالی که میخواست سمت پله ها بره با پوزخند مشهورش ازشون دور شد ولی صداش شنیده میشد :
-پس مشکلت مییونه !
جونگکوک با رفتن تهیونگ سمت سوجین برگشت .
-سوجین .. خوبی ؟
-اوهوم .. یکم فقط .. ترسیدم جونگکوک ..واقعا هم ترسیده بود . تمام تنش داشت میلرزید .
-بیا . بیا تو اتاق جیمین برات آب بیارم ..
از دستش گرفت وسمت اتاق برد . سوجین روی تخت نشست .جونگکوک کمی از آب توی پارچ براش توی لیوان ریخت .
-یکم بخور . نفس عمیقی بکش . آروم باش .
-نمیتونم تحمل کنم دیگه ..
-نمیفهمم چرا اینکارارو میکنه .
-قبل مییون به من پیشنهاد داد . قبول نکردم . حرص اونو داره سرم خالی میکنه .
-همم !با خودش فکر کرد "تحمل 'نه' شنیدن نداره" . بله . تهیونگ تا حالا نه نشنیده بود و این جواب منفی برای زیادی سنگین بوده .
ناگفته نماند سوجین هم بخاطر دوستش مییون که میدونست تهیونگ رو دوس داره ،جواب منفی داده بود .
در هر صورت ، الان باید کاری میکردن که تهیونگ بیخیال سوجین بشه .
.
.
بعد اینکه سوجین کمی آروم شد ، پایین رفتن . که البته کم کم آخرای مهمونی بود و همه داشتن خداحافظی میکردن .همه رفتن و فقط ۶ نفرشون مونده بودن . همگی باهم دراومدن ،حتی جیمین ، که باید سانا رو میرسوند .
تهیونگ به طرز عجیبی آروم بود و این اصلا علامت خوبی نبود . ولی کسی متوجه این موضوع نبود چون تهیونگ رو درست حسابی نمیشناختن .
ماشینارو کنار خیابون نگه داشته بودن و همگی در حال رفتن به سمت ماشینا بودن که صدای تهیونگ در حالی که دست مییون روگرفته بود نظر همه رو جلب کرد .
YOU ARE READING
| without me ❄ بدون من |
Romanceاین فیک ۲ تا پایان داره یکی سد انده و یکی هم هپی اند جونگکوک تهیونگ مقداری جیمین من فقط تو رو دارم .. باید ادامه بدم .. اما اگه نتونستم .. اگه .. نتونستم برگردم .. منو ببخش ..