صدای جوشیدن رنگ طلایی و ابری درخشان که حاصل از بخار رنگ صورتی مخصوص گرگ و میش بود، تمام فضا رو پر کرده و تهیونگ غمگین و با فکر به جونگکوک، بی هدف رنگ آبی رو هم میزد که حبابی بزرگ از رنگ طلایی داخل ظرفش ترکید و چند قطره از رنگ داغ روی بال رنگساز پاشید.
-آخ سوختم...
عصبی با ابریشم نقرهای بالش رو پاک کرد و از اونجا خارج شد. اون نمیتونست بیکار بشینه و طبق معمول رنگ بسازه، اون باعث یک خرابکاری بزرگ بود و حالا حاصل اون خرابکاری توی دنیای زیرین اسیر شده بود.
-تا وقتی رمز دروازه رو نداشته باشم نمیتونم از اینجا برم دنبالش.
کلافه بلند شد و به سمت خونه نامجون رفت، باید میتونست هیونگش رو راضی کنه، از نبود جونگکوک یک روز کامل گذشته بود و تهیونگ مطمئن بود که اینبار میتونه نامجون رو قانع کنه تا باهم به دنیای زیرین برند و جونگکوک رو پیدا کنند.
-هیونگ خونهای؟!
نامجون که مشغول برنامه ریزی بود با پر سفیدی که به دست داشت بیرون اومد.
-چیشده ته؟
رنگساز به پایین خیره شده بود و کلافه با دستهاش بازی میکرد.
-تهیونگ الان وقتش نیست که بخوای صبر من رو امتحان کنی!
فرشته بال نقرهای آشفته سرش رو بالا گرفت و مستقیم تو چشمهای هیونگش خیره شد.
-هیونگ! جونگکوک هنوزهم نیست. نمیخوای کاری کنی؟
نامجون کلافه موهای بلندش رو به عقب فرستاد و با حرکتی قلمش رو به پرواز درآورد و روی میز کوچکش گذاشت.
-اون کوچولوی دردسرساز داره تنبیه میشه و هنوز وقتش نشده که برم دنبالش.
-هیونگ اون رفته دنیای زیرین! چرا نمیخوای باور کنی؟
-برای اینکه کسی جز من رمز دروازه رو نداره!اینبار نوبت تهیونگ بود تا با کلافگی نفسش رو محکم بیرون فوت و پشتش رو به نامجون کنه.
-هیونگ من میترسم دیر بشه. رمز رو به من بده من خودم میرم دنبالش، اگه اتفاقی براش بیافته چی؟
-تهیونگ باورم نمیشه اونی که انقدر نگران جونگکوک شده، تو باشی! داری چیزی رو از من پنهان میکنی؟رنگساز بالهاش رو به دور خودش پیچید و سعی کرد سریع با چشمهای بسته به اشتباهی که کرده بود اعتراف کنه.
-من... من رنگهای اشتباهی رو برای جونگکوک گذاشتم چون میخواستم کاری که توی خونه باهام کرد رو تلافی کنم، فکر نمیکردم انقدر همه چی خراب بشه و من نگرانم چون فکر نمیکردم اون کارش به دنیای زیرین برسه!
نفس عمیقی کشید و با چشمهای ترسیده به هیونگش خیره شد، نامجون واقعا داشت سعی میکرد تا خودش رو کنترل کنه و حرف بد یا رفتار بدتری با اون فرشتهی لجباز بال نقرهای نداشته باشه.
YOU ARE READING
Painter Angels
Fantasy▪︎Complete▪︎ ະFɪᴄ Nᴀᴍᴇ ᯓ Painter Angels ະGᴇɴʀᴇ ᯓ 𝙵𝚕𝚞𝚏𝚏, 𝙵𝚊𝚗𝚝𝚊𝚜𝚢, 𝚂𝚖𝚞𝚝 ະCUP ᯓ 𝚅𝚔𝚘𝚘𝚔 شاید بعضی وقتا به این فکر افتادین آسمون چقدر قشنگ شده! باید بگم توی یک دنیای دیگه دقیقا چند طبقه با...