EP1- part 1/2

383 27 65
                                    

ریدرهای قشنگم لطفاً قبل از شروع overdose مطمئن بشید که فصل اول (Collapse) رو خوندید:"

-Taehyun" 04 Feb 2024-

خم میشم و دسته گل ژیپسوفیلا رو پای درخت میذارم.

وزش نسیمی که بین برگِ درخت ها، چاشنی سکوت این قبرستون فراموش شده بود، چند گلبرگ از گل های نازک و لطیفِ ژیپسوفیلا رو جدا کرد و روی زمین ریخت.

خیره به فونت ریزی که اسم کیم هی آ رو روی تنه درخت نوشته بود، دو قدم عقب میرم و دستامو توی جیب کُتم فرو میبرم.

+مدت زیادی گذشته.

سکوت صدام رو بلعید و جوری جلوه داد که انگار چیزی نگفتم.

جوری با رد نگاهم تنه درخت رو آنالیز می کنم که گویا دنبال چیزی می گردم.

همه چیز ظاهرا شبیه به هشت ماه پیش به نظر می رسید؛ من در مقابل درختی که فرضاً به عنوان مادرم بود.

درخت همونطور استوار و باثبات بود و من، شکسته و بی روح رو به روش ایستادم.

نور خورشید از لا به لای برگ های خشک می تابید و وقتی سرم رو بالا گرفتم، سایه ی حفرهء ما بین برگ ها رو توی صورتم انداخت.

آفتاب در برابر سرمایی که تا مغز استخوون نفوذ می کرد، قدرتی نداشت.

بال زدن گنجشکی که از روی شاخه پرید، توجهم رو جلب کرد.

برای چند لحظه با بی تفاوتی به پرواز گنشجک نگاه می کنم و بعد، دومرتبه نگاهم رو به اسم کیم هی آ می دوزم.

این تاخیر طولانی مدت درحالی که بهت گفته بودم هرازگاهی میام اینجا تا بهت سر میزنم، اصلا به این خاطر نبود که نتونم یا شرایطش رو نداشته باشم.

اتفاقا این هشت ماه رو توی تنهاترین حالت ممکن گذروندم و به سختی همه چیز رو تحمل کردم.

اونم وقتی که به شدت نیاز به صحبت و درد و دل داشتم.

منتهی از اونجایی که من تو رو مقصر این تنهایی می دونستم، نمی خواستم غم غیرقابل تحملم رو باهات شریک بشم.

درخت، بی هیچ احساس و عکس العملی، متقابلا به من زل زده بود.

شاید درون درخت هم افکاری خطاب به من وجود داشت که نمی تونست بیانش کنه.

بهرحال، می دونم که این یک مکالمه یه طرفه و احمقانه ـست ولی ادامه میدم.

یادته درباره دلیل زندگیم بهت گفتم؟ حالا ندارمش.

حواسم به قدری پرت تو و گذشته منزجرکننده ـت بود که نفهمیدم دارم باارزش ترین دارایی زندگیم رو از دست میدم.

من گناه نابخشودنی مرتکب شدم.

پس خودم رو محکوم به این عذاب می دونم بنابراین هنوزم دارم به این زندگی طاقت فرسا ادامه میدم.

OVERDOSEWhere stories live. Discover now