ایده اولیه فنفیکشن از این توییت میاد که خیلی به نظرم بانمک بود..
هیچ روز خاصی برای اپ تعیین نمیکنم چون چندان خوش قول نیستم ( ̄∇ ̄)
ولی بهترین تلاشم رو میکنم و نسبتا هم ادم مسوولیت پذیریم..
به هر حال درسته که با این سناریو به نظر میاد مالفوی باتمه ولی راستش درست درمون تصمیم خودمو نگرفتم..
درواقع من اصلا طرفدار ورسم و تو روابط پسرا هم تاپ و باتم معنای چندانی نداره..
دلم نمیخواد خیلی فانتزی ( به طوری که هیچ داستان خاصی نداشته باشه) درش بیارم..
چون ژانر اصلی که قصدش رو کردم رومنسه ~
امیدوارم با استاندارد های خودم و شما بخونه
حالا هرچی .. اگه ازش لذت بردین حتماااا باهام احساس و نظرتونو به اشتراک بزارین
تنکس 。.。:∞♡*♥Tk ヾ(´︶'♡)ノ
BẠN ĐANG ĐỌC
𝑻𝑹𝑼𝑻𝑯 𝑶𝑹 𝑫𝑨𝑹𝑬
Fanfictionهمه چیز با بازی کوچیک احمقانه یه گروه تینیجر اسلیترینی تو شب کریسمس شروع شد، دریکوی جوان با خودش فکر کرد ، مگه بد ترین چیزی که میتونه براش اتفاق بیفته چیه؟ فقط یک بازیه جرعت و حقیقت سادست .. اما بلوندی فقط داشت به خودش دروغ میگفت این یک جرعت حقیق...