Lee felix
فلیکس، ۱۹ ساله امگا، پسر مهربون و کیوت هست و برادر مینهو هست با برادرش تنها زندگی میکنن، که قراره با جیسونگ خیلی صمیمی باشن، و البته کسی که با کارهای شیطانی و مخفیانش مینهو رو جییونگ رو عاشق هم میکنه.
رایحه وانیل.Hwang hyunjin(بعدا به داستان اضافه میاد)
ماشاالله پسرم چشم نخوری🌚
هوانگ هیونجین،پسرخاله جیسونگ، اما تو کوچیکی زیادی صمیمی بودن بنا به دلایلی مجبور شد با خوادنش بره به ژاپن، الفا ۲۲ هست، هنوز نتونسته کسی رو واسه خودش پیدا کنه و اینطوری هم پیش بره شاید نتونه پیدا کنه( نگران نباش عزیزم رایتر تورو با کسی که دوست داری و تایپت هست میندازه😌 همه چیز را به دست رایتر بسپارید😌)
رایحه شکلات تلخBangchan:(ماشالا همشونم کراشن😌)
کریستوفر یا بگنچان، الفا ۲۵ ساله، دوست صمیمی مینهو و شریک کاری هستن، زرنگه خوشتیپه و...
رایحه تند اتش رو داره و اگه عصبانه شه رایحش تلخ میشه.
یه نکته بگم: هرالفایی یا هر امگا عصبانی شن رایحه همشون تلخ میشن مثلا چان که آتیش هست وقتی تلخ بشه دود و آتیش کننده ایجاد میکنه رایحش♥️Kim seungmin
کیم سونگمین، ۱۹ ساله دوست صمیمی فلیکس، امگا هست و به جز از فلیکس با کسی صمیمی نیست، بیشتر اوقات پوکره و یکمی نسبت به بقیه سرده اما برای فلیکس اینطوری نیست و...
رایحش بارون نم♥️Park luhan
پارک لوهان، الفا ۲۰ ساله، دوست پسر فلیکس و یه عوضی به تمام معنا که هم مینهو هم سونگمین ازش خوششون نمیاد، با فلیکس دعواشون خیلی زیاده و دائما درحال خیانت کردن به فلیکس(بعدا قرار بفهمه) تو دعواها فلیکس رو خیلی ناراحت میکنه و حرفای ناراحت کننده ای رو میزنه، و وقتایی که یا فلیکس هیت میشه یا لوهان رات میشه نمیتونن باهم باشن چون مینهو این اجازه رو به فلیکس نداده و هیچوقت هم نمیزاره فلیکس با لوهان رابطه جنسی داشته باشه.Jeon bell
(از اونجایی که از این شخصیت متنفر بودین تو فیک مافیا پس تصمیم گرفتم یکمی هم اینجا بزارم و اینجا حرص بخورین👀)
بل، ۲۳ ساله، روی مینهو کراشه و عاشقشه، ولی مینهو دوستش نداره و البته مدر و مادر مینهو هم دوستش ندارن و بخاطر همین جیسونگ رو واسه پسرش انتخاب کردن، دختر خیلی شیطانی که.... بله انشالله در داستان میفهمین😌خب اینا هم معرفی شخصیت ها اگه بتونم پارت اول رو آپ میکنم امروز منتظر باشین♥️
Vote and comment ♥️
YOU ARE READING
☆Unwanted marriage☆(complete)
Fanfiction°جیسونگ امگای مهربون و شیطونی هست که همراه با پدر و مادرش زندگی خوبی داره اما تا اینکه یه روز پدرش بهش میگه باید با پسر شریکش یعنی پسر خوانواده لی ازدواج کنه،و جیسونگ بعد از کلی دردسر و راضی کردنش توسط مامانش، قبول میکنه که پسر خوانواده لی رو ببینه،...