🌈part:13💚

8 1 0
                                    

Krisho:
با دلتنگی تمام به  لبای امگای تو بغلش بوسه میزد؛ دستاشو دور بدن ظریفش تنگ ترکرد
اروم از سوهو جدا شد
به گونه های رنگ گرفتش خیره شد و طاقت نیاورد گازی از گونه نرمش گرفت، که صدای معترض امگا باعث شد بخنده
کریس:اینقدر شیرین نباش میدونی که نمیتونم خودمو کنترل کنم
سوهو با شیطنت ابروشو بالا انداخت
همونجور که دستاشو دور گردن الفاش حلقه کرده بود تو گوشش زمزمه کرد
سوهو: و کی خواست که خودتو کنترل کنی وو ییفان  ولاله گوشش رو  مکید
کریس زیر لب فحشی دادو روی تخت انداختش
کریس:مطمعن باش تا فردا زیرمی بانی
سوهو با گذاشتن لباش روی لبای کریس  اجازه حرف زدن بهش نداد
کریس از کار امگا تو گلو خندید و زبونشو به لب امگا زد ،اما سوهو شیطون ابروهاشو بالا انداخت و اجازه ورود زبون الفارو نداد
پس پیراهن  امگا رو در اورد دستشو از تو شلوارش رد کردو به باسن گردو دوستداشتنی مورد علاقه زیرش چنگ انداخت
اما سوهو همچنان اجازه نمیداد زبون بی طاقت کریس دهنش بوسه بارون کنه
برق چشمای پراز شیطنت کریس کنجکاوش کرد و باعث شد لحظه ای از بوسیدن الفاش جابمونه که با ورود یهویی دوتا از انگشتای کشیده الفا به حفره تنگش ناله ای کرد و کریس خوشحال بابت موفقیتی که بدست اورده بود زبون سوهو رو ساک میزد  و انگشتاش مشغول ب فاک دادن امگای حساسش بود
بوسشون با ناله بلند سوهو تموم کرد و حرکت انگشتاش اروم تر کرد
از فک امگا مشغول مارک گذاشتن شد و مطمعن میشد که رد کبودیا کامل بمونه
با لذت به ترقوه ظریف و سفیدی که حالا با کبودی تزیین شده بود نگاه کرد 
همونجور بوسشو ادامه داد تا به سینه های امگاش رسید
اب دهنش قورت داد با حرص گفت
کریس:اخه چجوری من اینارو با بیبی شریک شم!؟ اینا فقط واسه منه فقط من
و وحشیانه مشغول مکیدن شد 
سوهو:آههه ک..کریس
و سرشو محکم به سینش فشار داد
کریس:چی میخوای بیبی بان و گاز محکمی ازنیپلش گرفت
سوهو:آییی.آه م..منو..بفاک ب..بده
کریس با صدای ناله های امگا ،دیکشو درحال انفجار میدونست
سریع لباسشو دراورد و گوشه ای انداخت و شلوار امگا رو بهشون اضافه کرد
سرش بین رونای تپلش برد مشغول گاز گرفتن شد و بوسه های خیسی که رونای امگارو براق میکرد هوش از سرش میپروند
دیگه طاقتش تموم شد  اسپنکی به رونش زد روی سوهو خیمه زد
همونجور که دیکشو ی ظرب واردش کرد
لباش و به لبای پف کرده امگا کوبید  و ناله ی سوهو خفه شد
کریس:شت نمیدونم چندبار دیگه باید سوراخت بگا بدم تا به دیکم عادت کنه
پر قدرت شروع به کوبیدن تو سوراخ امگا کرد
سوهو با حس اوجش به کمر الفا چنگی انداخت
سوهو:اومممم..کری..کریس..
کریس:بیا ددی کوچولو.. واسه ددی خودت بیا
و همزمان باهم کام شدن
نفس نفس زنان بهم خیره شدن  که سوهو خندید
کریس خندید :چی شده ددی کوچولو
سوهوبا بدجنسی جواب داد
سوهو:فقط حظور بیبیمونو فراموش کردم و اینکه من قراره ددی اون باشم و دیگه تو ددی من نمیشی..
کریس شکه و حرصی لباش سمت پایین خم شد
کریس: حتی اگه ددی صدتا توله بشی من ددی تو میمونم و تو باید ددی صدام کنی
و بوسه ی محکمی به لبای سوهو زد
و سوهو فهمید حالا حالا ها الفاش دست برادر نیست

🌈my charming criminal💚Where stories live. Discover now