اون پسره که فهمیدیم اسمش نایله,غذامونو اوردومن متوجه شدم که از کایلا خوشش اومده.چون تاجایی که داشتم نگاه نایل میکردم,به کایلا خیره شده بود
"هییی,اون نایل از تو خوشش اومده"
"دیوونه,حرفشم نزن."
"چرا؟پسر به این گلییی"
ابروهامو انداختم بالا و گفتم"بایه نگاه تشخیص نده.اونم پسرارو"
"این حرفتو یادم نمیره"
وتا آخر غذامون درمورد پسرا بحث کردیم و شوخی کردیم و همچنین کلی خندیدیم.و نایل تمام حواسش به میز ما بود.سه بار اومد پرسید که چیزی لازم داریم یا نه!
"دستتون درد نکنه کیفیت غذاتون واقعا عالی بود و من تا حالا نخورده بودم"
وقتی داشتم دور دهنمو بادستمال صورتی پاک میکردم به نایل گفتم"باعث افتخاره.خوشحالم که خوشتون اومده.شما چطور خانم؟!"
از کایلا پرسید و منم نتونستم جلو خندمو بگیرم,خودمو با یه پوزخند خیلی بلند تخلیه کردم.جوری که همه دارن نگام میکنن.معذب شدم
"دنییییییی"
اوه اوه,خیلی عصبیهرو پیشونیم چروک انداختم و شونه هامو بالا انداختم و یه کوچولو خندیدم
"مرسی خوب بود"
خیلی تندو سرد گفت. توبد شرایطی قرار گرفته.با ابرو و چشماش بهم فهموند که باید بریم و منم عمل کردم.
"دیگه پامم اینجا نمیذارم"
وقتی در ماشینو باز کرد که بشینه با عصبانیت گف"خیلی خب باشه.نمیایم دیگه ولی خب خیلی جذابی اون بدبخت هم چیکار کنه"
"اووووووف.بیا یه کاری کنیم"
"خطری نیس که؟!"
"نهههه.اصلا.میگم بریم تو مرکز خرید حالمون خوب میشه بخدا"
"مخالفت نمیکنم.ولی این لباس اصلا مناسب اونجا نیس."
"ببین اینجا همه اینطورین نگران این نباش.فوقش یه لباس میخری میپوشی.اخه تا هتل راهمون خیلی دور میشه"
"باشه.بریم"
**
بعد از دو دقیقه صدای اهنگو کم کردم"خوب اینجاهارو میشناسی!"
"خب اره من نصف عمرمو اینجا بودم"
"عالیه.شهر فوق العاده ایه."
"همینطوره"
ولوم اهنگو به حالت قبل برگردوند و فهمیدم که نباید که دیگه حرف بزنم
***************
"اوه چرا اینقد اینجا شلوغه؟؟"
خیابونی که یه مرکز خرید خیلی بزرگ توش قرار داشت که اسمش هم"Lantern"بود,خیلی شلوغ بود"نمیدونم تو نصف عمرتو اینجا بودی توباید بدونی!"
"تیکه جالبی بود"
یه چشم غره رفت ولی منظورم تیکه نبود,از دهنم پرید"خب پارکینگ پره.پیاده شو یه گشتی بزن تا من ماشینو یه جایی پارک کنم.میام"
"باشه بهت زنگ میزنم"
پیاده شدم و وارد پاساژ شدم.وای خدا,این عالیه خیلی خیلی قشنگه.نگاه ها منو معذب میکرد ولی خب چیزیه که هست.شروع به گشتن کردم
**************
طبقه ی اول رو گشتم ولی هنوز هیچ خبری از این دختر نیس.
گوشیمو در اوردم که به کایلا زنگ بزنم
که
خوردم
به
یه
پسر!!!
اوه.خداااااا .بدتر از این نمیشه.
الان دل و روده ی گوشیمه که پخش شده زمین.واون پسره تقص احمق داره برو بر منو نگاه میکنه و شکلاتشو میخورده.
تودلم میگفتم
"کایلاااااااااامیکشمتتتتتتتتتتتت!!!"
**********
اینم از این
برخورد اول دختر با..
شما چی فکر میکنین؟یعنی کی میتونه باشه؟؟
منتظرم ببینم فکر میکنید که کی باشه!
همراه باووتدوستون دارم.خلاصه شرمنده که دیر شد!
(الکی مثلا خیلیا منتظرن!-___-)
خلاصه بای*_*
YOU ARE READING
Lantern{Liam.P}
RandomAll my life you stoode by my but no one else was ever behind me All these lights,can't blinde me with your Love nobody can't Drag me Down