Chapter16

138 26 22
                                    

"خب,کجا بریم؟لانترن خوبه؟؟"

با لبخند شیطانی پرسید

"Are you kidding?"

"yope"

با ناباوری پرسیدم و اونم جوابمو داد!خدا روشکر
اگه یه جای دیگه بریم و اون پسره رو ببینم,خودمو دار میزنم!-_-همونجا!-_______-

***************

"این خوبه!"

تویه خیابون پارک کرد و شروع به معرفی کرد:

"خب ببین تواین خیابون,سه چهار تا پاساژ هست که..هعی..بدک نیس"

انگشت اشارشو بالا اورد و ادامه داد

"اونو میبینی؟اون مبایل فروشی!فقط مختص به کارای میشه که به مبایل مربوط میشه"

به یه ساختمون و کوچیکوقدیمی و زشت و بی رنگ اشاره کرد.

"هییی,اینجوری نگاش نکن,اجناسش اصلیه"

با مشت به بازوم ضربه زد.

"نه نه,من مشکلی با ساختمونش ندارم,من جنسش رو میخام"

فاک

"دیدی چیشد؟؟"

با کف دستم به پیشونیم ضربه زدم کایلا پرید بالا و با چشمای گشاد بهم نگاه میکرد

"فاک,من پول یادم رفته.همرام هستا ولی نه اون اندازه ای که بخام یه گوشی خوب بخرم"

"خدا لعنتت کنه..قلبم اومد تودهنم,خب پول هست همرام.بعدا با هم حساب میکنیم"

"امکان نداره,سویچ"

دستم رو دراز کردم و منتظر شدم تا سوییچ رو تو دستام لمس کنم

"اما..دنی"

باچشمم ازش خواهش کردم و اونم سوییچ رو تو دستام گذاشت.منم به سمت ماشین دویدم

"تو همین پاساژه میبینمت."

داد زد منم باسرم تایید کردم.سوار ماشین شدم و دنبال یه اهنگ خوب گشتم تا اینکه یه اهنگ از Lanna Del Rayپیدا کردم به نام High by the beach و صداش رو بالا بردم,خیلی بالا و شروع به خوندن کردم

***

عالی بود برای همین از اول زدم playشه.تا اینکه یه لرزه تو کل بدنم حس کردم.و چشام سیاهی رفت,لعنتی نه,نه,نه خواهش میکنم!
فرمون رو ول کردم و شروع به مالیدن چشام کردم,تا اینکه تونستم جلوم رو ببینم

"نههههههههه"

داد زدم چون به لاین مخالف رفته بودم و داشتم با یه ماشین شاسی بلند تصادف میکردم,سریع پام رو روی پدال ترمز قرار دادم و صدای وحشتناکی خیابون رو برداشت به همراه یه بو افتضاح!
ترمزی که گرفتم باعث شد دور پلیسی خیلی باحالی بزنم و کنار خیابون پارک شد.

سرم رو روی فرمون قرار دادم و سعی کردم صدای بوق ها رو نادیده بگیرم.تند تند نفس های عمیق کشیدم تااینکه چند ضربه به شیشه باعث شد بپرم و بیرون نگاه کنم.اشکهام جاری شدن و این دست خودم نیست,واقعا نیست

"حالتون خوبه!؟"

یه مرد میانسال با موهای جو گندمی با چهره ای پر از نگرانی پرسید

"آب.."

دست راستم رو روی گلوم گذاشتم و تونستم یه کلمه رو به زور بگم

"آب؟؟الان میام"

باسرعت به سمت مارکت دوید و با یه بطری اب برگشت,احساس خفگی میکنم.سریع پیدا شدم و یه قلوپ از اب خوردم و به مرده نگاه کردم.سرم رو پایین گرفته بودم چون مرده از من خیلی کوتاه تر بود,واین باعث شد یه لبخند با تردید بزنم
(تردید؟؟؟؟؟؟)

"مرسی که کمکم کردین,پول این ابه چقدر میشه؟؟"

"نه نه لزومی نداره که حساب کنید,بذارید خوشحال باشم که تونستم کمکتون کنم"

سوار ماشین شدم ولی همچنان داشم به حرفاش
گوش میدادم.

"بهر حال ممنونم"

"کاش وایمیسادین حالتون بهتر شه,بعد راه بیوفتین"

"نه خوبم.خداحافظ"

دور زدم و به راهم ادامه دادم البته با سرعت بیشترتازودتر برسم.
سریع بالا رفتم و تندتند پول چپوندم تو کیفم به خودم فحش میدادم(فحش نده گناه داری!-__-)

*************

"خیلی دیر کردی,میدونستی؟؟"

"اره,ببخشید"

نمیخام کایلا رو ناراحت کنم.پس بهش نگم بهتره

"چیکار میکردی؟"

"امم..چیزه..پول میشماردم"

"هی,مطمینی؟؟تو خوبی؟؟"

"خوبم"

"من به چوپان دروغگو اعتماد دارم ولی تونه!حالا چه گوشی میخای؟؟"

"هر چی شد!"

*****************

"من خردیم حالا نوبت تو"

"اول بریم ببینیم این چی داره"

به بلندترین ساختمون اشاره کرد

"اوکی"

*****************

خوب شد,کایلاهم خیلی سریع تونست چیزایی که لازم داره رو تو چند تا مغازه اولی بخره

"خیلی راحت خرید میکنی!"

"واقعا؟؟"

"اره وقت چندانی برای خرید کردن نذاشتی ولی بهترین چیزا رو خریدی"

"هه,مرسی,بریم یه چیزی بخوریم"

"اره میگم یه چیزی کمه هااا,نگو گشنم شده"

خندیدم و راه افتادیم.

*****************

وای مرسی عشقای من.زودتر از اونی که فکر میکردم رای هاتون رسید

مچکرمممممم

قسمت بعدی عااالیه!عااالی

من خودم شخصا فکر میکنم قسمت بعدی بهترین قسمت رمانم باشه پس شرطش باید بیشتر باشه مصلما.یه اهنگم براش انتخاب کردم.میخاد بگم اسمشو بگیری از اینتر نت تا بعد با اهن گوش بدید
اسم اهنگ:Skylar Gray_Dance without you
این اهنگه عاااااااااااااااااااالیهههههههههههههه

نظرتون چیه با ۳۵تا رای؟؟

خودم دیگه تصویبش کردم :-Dنمیخاد کامنت بذارید

وراستی امروز یک مهره!چیکار کردین با مدرسه!؟؟؟
اصن فاک!مگه نه!؟^_~

Lantern{Liam.P}Where stories live. Discover now