part 2

74 19 16
                                    

جمله هایی که تو پرانتزه افکارشونه و بلند بیان نمیشه
..........

فلش بک
× خب تهیونگ از این منویی که جلوته یه غذا برای پارتنرت انتخاب کن

-عامم..خب من خودم عاشق سوخاریم. فکر کنم میگو سوخاری با سیب زمینی سرخ شده خوب باشه

×خوبه.نوشیدنی هم انتخاب کن

-اسپرایت

........

×جونگکوک باید یه غذا برای پارتنرت انتخاب کنی

+اوو این رستورانه خیلی معروفه...زیاد رفتم اونجا. میگو سوخاریش عالیهه.
میگو سوخاری سفارش میدم

×همین؟

+نه نه سیب‌زمینی سرخ شده هم کنارش باشه

×نوشیدنی چی؟

+عامم..خب ادم نوشابه که میخوره بعدش یسری دردسر داره. همون آب بهتره

........
(حال)

یونگی: بچه های گریم صداتون نیاد اینطرف
چه.وون برو پرده مشکیه رو بزار

جین(فیلمبردار): نمیشد من مجری باشم؟؟

یونگی: هیونگ صدات گوشمو خراش میده
هوسوووک گمشو بیا بشین شروع کنیم غذا سرد شد

×اومدم اومدم
خب شروع کنیم؟

یونگی: اره ۱...۲...۳ شروع

×هیهی...رسیدیم به بخش غذا. بعد شمارش من چشم بنداتونو بردارید یک دو سه

+اوه شت!
_باورم نمیشه
یونگی: خارمادر تشابه

جونگکوک خندید و گفت: هوسوک هیونگ بنظرم بهتره این پرده رو برداری
تهیونگ: نظر منم همینه!

×نخیر غذاتونو بخورید

با اینکه دلش میخواست با دست میگو هارو برداره و کل ظرف رو بخوره اما جلوی دوربین آبروداری کرد
با بدبختی به نوشابه نگاه کرد و سعی کرد قلوپ کوچیکی رو ازش بخوره تا آبروریزی راه نندازه

(اخه مرددد کی نوشابه سفارش میده که بعدش حس کنی روده هاتم قراره از دماغت بزنه بیرون!)

-جونگکوک کنار سوخاری چرا آب اخه؟
+خب..آب سالم تره..اره دلیلش همین بود!

(اره جون عمت)

هوسوک: برا ما غذا سفارش ندادی؟

یونگی: پولم اضافه کرده مگه؟

چشمی چرخوند و زیرلب فحش داد تا شاید دلش خنک شه!

×خب نظرتون راجب غذا چی بود؟

- عالی! من واقعا سوخاری دوست دارم

+منم همینطور. ممنون تهیونگ‌شی

- خواهش میکنم عزیزم

×اووو..هیهیهیی..عزیزمم
خب خب...بریم سراغ سوالای آخر

blind date Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang