«از شما تقاضا داریم تا هر چه زودتر اشد مجازات رو برای لونا در نظر بگیرید»
وزیر اعظم با صدای بلندی فریاد زد ، تعظیم کرد و یکبار دیگه فریاد زد و همین باعث شد تا آلفا و بتا های دیگه هم موجی از تقاضا تکراری رو فریاد بزنن.
اما در این بین صبر فرمانده به اتمام رسیده بود ، احترام و وفاداری که فرمانده جئون نسبت به لونای کشورش احساس میکرد باعث شد تا با خشم شمشیرش رو از غلاف بیرون بکشه ، با دندان هایی چفت شده به سمت پیرترین آلفای جمع بره و تیغه تیز رو بدون ملاحظه زیر گلوی وزیر اعظم بذاره.
صدای هین شوکه شده افراد بزدلی مثل ، پسر ارشد همون آلفا که کنارش نشسته بود سرسرا رو پر کرد.
جونگ کوک در حالی که سعی میکرد دست خودش رو کنترل کنه تا خون کثیفی رو در محضر امپراطور جاری نکنه زیر لب غرید.
«شخصی که در موردش حرف میزنی از طرف الهه ماه انتخاب شده تا خون سلطنتی رو ادامه بده.»
و ناگهان با صدایی بلند فریاد زد.
«چطور این جرئت رو در خودت میبینی تا جملات ناپسندت رو به زبان بیاری هان؟!!!!»
برای چند ثانیه سکوتی مرگبار هوای اطراف رو اشغال کرد.
جونگ کوک فک در حال خورد شدنش رو میتونست احساس کنه.
بعد از مدتی کوتاه ، سر پیرمرد چروکیده بالا اومد ، پوزخندی کثیف که دندان های کریه و نامرتبش رو به نمایش میذاشت ، روی لب های کبودش نشسته بود.
با صدایی طعنه آمیز و رسا گفت.
«ولیعهد عزیز ما کشته شده ، اونم توسط امگایی که الهه ماه انتخاب کرده.»
کمی مکث کرد و بعد با زهری دردناک تر و حالتی غمگین ادامه داد.
«اما من فکر نمیکنم الهه ماه بزرگ یک امگای شیطانی رو برای ادامه خون با ارزشی مثل خون امپراطور مین انتخاب کنه!»
صدای زمزمه و پچ پچ ها در سرسرا پیچید.
چیزی که برای جونگ کوک عجیب به نظر میرسید سکوت امپراطور ، دوست چندین ساله اش و آلفایی که بی چون و چرا جیمین رو میپرستید ، بود.
جونگ کوک تقریبا داشت عقلش رو از دست میداد.
وزیر اعظم یانگ اینبار خطاب به یونگی که در سکوت روی تخت سلطنت نشسته بود و به این معرکه نگاه میکرد گفت.
«سرورم ولیعهد شیرخوار ما به فجیع ترین طرز ممکن کشته شده.»
دست هاش رو باز کرد و به وزرای دیگه اشاره کرد.
«تمام این جمع از روح شیطانی لونا شنیده ان.»
اینبار یکی دیگه از وزرای بلند مرتبه در حالی که به زمین خیره بود با صدایی بلند در تایید حرف وزیر یانگ گفت.
VOCÊ ESTÁ LENDO
Stupid Or Insane? (yoonmin)
Ficção Histórica{کامل شده} جیمین هنوز هم لونا بود ، هیچکس حتی جرئت نداشت چیزی به غیر از لونا صداش بزنه و اون امگای صیغه ای ، خب جیمین در این دو سال اونو ندیده بود ، حتی به اشتباه و برحسب تصادف. yoonmin🌼 امگاورس / تاریخی / درام / اسمات / امپرگ نمیدونم سد باید بگم ی...