کاور خوشگل این فیک رو ImLuna_moon زده 💋
کیم تهیونگ، 21 ساله
هایبرید سگجئون جونگکوک، 24 ساله
انسان*
«عدالت» همیشه در تمام جوامع مختلف به گونههای مختلفی زیر پا گذاشته میشه و همیشه هم رومخه؛ اما هیچکس تلاشی برای درست کردنش نمیکنه و همه روی نظریههای غیرمنطقیشون برای عادی جلوهدادن اوضاع پافشاری میکنن.
توی آمریکا به سیاهپوستها ظلم میشه. توی کرهی جنوبی کسایی که از توان مالی خوبی برخوردار نیستن همیشه قربانی قلدری بچهپولدارها میشن. و در دنیایی که جئون جونگکوک بهعنوان یه انسان نرمال زندگی میکنه، دورگهها طبقهی بالای جامعه و انسانهای عادی و «بیخاصیت» قشر کارگر رو تشکیل میدن.
خندهدار نیست؟ جونگکوک همیشه حاضره شرط ببنده که اگر یه دورگه بهدنیا میاومد، اونوقت همهچیز برعکس بود و این انسانها بودن که به همهچیز حکومت و در رفاه کامل زندگی میکردن!
جونگکوک احساس میکنه که تمام خدایان و کائنات یا هر کوفت دیگهای عامل بهوجود اومدن این دنیاست، انگشت میانیش رو از ابتدای تولدش توی ماتحت بیچارهاش فرو کرده؛ چون این میزان از بدبختی به هیچ عنوان منطقی و نرمال بهنظر نمیاد!
اون فقط سه روزش بود که مادرش بهخاطر بیماری و عدم توان مالی کافی برای خریدن داروهاش، فوت کرد و پدرش هم درست زمانی که فقط پونزده سالش شده بود، حین هرسکردن بوتههای باغ یه دورگهی پولدار، دچار سکتهی قلبی شد و جونش رو از دست داد.
YOU ARE READING
Love (Fu.ck) Me (Kookv)
Fanfiction➳ Love (Fu.ck) Me درحال آپ؛ ✍🏻 در دنیایی که هایبریدها حرف اول رو میزنن، انسانهای معمولی هیچ جایگاهی ندارن. اونها ابتدا فقط موجودات عجیب و کیوتی بودن که انسانها رو سرگرم میکردن؛ اما حالا بخش عظیمی از جامعه رو تشکیل میدن و انسانهای معمولی فقط...