شش

9.4K 706 148
                                    

ولی همون لحظه جونگکوک تمام فانتزی های مرد رو خراب کرد

:«مشکلی نداره با یکی دیگه انجامش میدم»

تهیونگ به اعماق وجود پسر زل زد
:«چی؟»
از عصبانیت پلک چشمش میپرید و دستش رو مشت کرده بود

:«سوجون پارنترم میشی؟»

سوجون بدون هیچ حرفی لباس تو تنش رو دراورد و تکونی به بدن ورزیدش داد؛ باید صدش رو میذاشت اون پسر زیباترین مخلوق خدا بود پس نباید نا امیدش میکرد هر دو به سمت میز تهیونگ رفتن
جونگکوک لباساش رو دراورد،کاملا لخت شد و سوجون زیپ شلوار رو پایین کشید
تهیونگ ریتم پریدن پلکش تند تر شده بود، این همه کار کرده بود تا این اتفاق نیوفته ولی اون پسره احمق

صدای نحس سوجون رو شنید
:«استاد راهنمایی نمیکنید؟»

نه الان باید راهنمایی میکرد چجوری بفاکش بده
:«تهیونگ تو استادی احساسات رو بنداز دور احمق!»
به خودش تشر زد و چند بار نفس عمیق کشید

:«اول ببوسش»

سوجون لب های جونگکوک رو بوسید ولی بعد از چند ثانیه شروع به مک زدن از لب پایینش کرد
تمام کلاس به بدن لخت جونگکوک که داشت زیر فشار بدن پسر تحریک میشد نگاه میکردن و از خودشون میپرسیدن
"چجوری انقدر این پسر زیبا بود؟»

تهیونگ زیر چشمی نگاهی به جونگکوک که چشماش رو بسته بود و دو طرف میز رو از پشت گرفته بود، کرد
سوجون طوری جونگکوک رو میبوسید انگار فردایی وجود نداره

:«بدبخت»

زیر لب به سوجون گفت

:«بسه حالا باید تنش رو ببوسی، شونش، کمرش، شکمش، گلوش»
حرص از تک تک کلمات تهیونگ میبارید؛ اون باید کسی میبود که پسر رو غرق بوسه میکرد نه اون پسر تازه کار! ولی انگار سوجون حرف های استادش رو نشید و ناگهانی دیکش رو وارد سوراخ پسر کرد؛ اون برای بفاک دادن اینجا بود نه عشق بازی

جونگکوک لحظه ای نفسش گرفت و قرمز شد
احساس کرد داره نصف میشه یادش رفته بود چطوری باید نفس کشید و این تهیونگ رو نگران کرد

:«بسه»

تهیونگ با چهره ای نگران به پسر گفت ولی سوجون فقط میخواست اون سوراخ تنگ رو بفاک بده براش مهم نبود چند نفر داشتن نگاهش میکردن. شروع به حرکت دادن خودش کرد که باعث جونگکوک به هق هق بیوفته

استاد عصبی جلو اومد و موهای سوجون رو تو دستش گرفت و اون رو از جونگکوک جدا کرد

سوجون سعی میکرد موهاش رو آزاد کنه ولی زورش به مرد نمیرسید

رو به کلاس کرد و گفت

:«بخاطر همینه مستر کلاس برگزار میشه، وقتی به نکات استادت گوش ندی سکس تبدیل به عذاب میشه»

سوجون:«استادـ..»

ادامه داد
:«و اینکه اگه پارنترت داره اذیت میشه باید بس کنی»

موهای تقریبا کوتاه سوجون رو محکم تر گرفت

مخصوصا اگه پارنترت جونگکوک باشه!

موهاش رو ول کرد و به سمت جونگکوک رفت و سعی کرد اروم بلندش کنه ولی
:«اخخخ»

:«هی چیزی نی اولین رابطه یکم دردناکه»

ولی این درد عادی نبود، پسر نفس نفس میزد و از درد نمیتونست نیم خیز بشه فقط بازوی استادش رو محکم گرفته بود

تهیونگ داشت کم کم نگرانش میشد این پسر تو پنج دقیقه به اندازه سی و چهار سال زندکیش نگرانش کرده بود

:«من خوب نیستم»

خواست حرفی بزنه ولی با دیدن خونی که از مقعد پسر داشت میومد؛ زبونش بند اومد

و فقط یک فکر داشت

:«نکنه اون حرومزاده بهش عفونت داده»

سریع کتش رو درارود و رو بدن لخت پسر انداخت و یک دستش رو زیر کمر و دست دیگه رو زیر زانوهای بی جونش انداخت

:«کلاس تمومه، باید ببرمش بیمارستان!»

با صدایی که خشم ازش میبارید به سوجون گفت

:«برو دعا کن مریضی بهش نداده باشه وگرنه دیکت رو میبرم و به خورد سگا میدم عوضی!»

 🔞porn master class🔞 ll vkook Where stories live. Discover now