پارت 6

151 15 18
                                    

جیمین ¥
جونگ کوک +
تهیونگ $
نامجون ¶
جین ✓
هوسوک =
یونگی #
جون *
یونا ^
لوهان ÷
چانیول ×
بکهیون &
ایون وو <
__________________________________________

کره جنوبی 10:40am بیمارستان

: دکتر مین به بخش اورژانس   دکتر مین به بخش اورژانس
بت شنیدن اینکه دارن پیجم میکنن سریع به طرف اورژانس رفتم
# چی شده
: قربان یکی اینجا تیر خورده ولی بادیگارداش اجازه نمیدن بهش نزدیگ بشیم
سری تکون دادم و به طرف جمعیت رفتم
# من دکترم اگر نمیخوای بیمار از دست بره برو کنار
: ببین دکتر برام مهم نیست کی هستی اگه بلایی سر ارباب جوان بیاد باید قید زندگی کردنو بزنی
# خیلی زر میزنی بکش کنار
با طرز حرف زدنم اخماش رفت تو هم ولی رفت کنار سریع به طرف بیر رفتم و علائمش و برسی کردم نبضش داشت ضعیف میشد
# سریع اتاق عمل و آماده کنین هی تو میدونی گروه خونیش چیه
: AB
# خون AB داریم
: نه دکتر تموم شده
# کی اینجا گروه خونی AB هست
: من میتونم
# پس زود باشین کارای لازم و انجام بدین
سریع حرکت کردیم له طرف اتاق عمل و شروع به عمل کردیم چون خیلی خون از دست داده بود دوبار ایست قلبی کرد و برگشت بعد از پنج ساعت عمل بالاخره کارم تموم شد و اومدم بیرون
: حالشون چطوره
# خوبه کمی دیگه به اتاقش منتقل میشه دورش نباید شلوغ باشه و چند ساعت دیگه بهوش میاد بعد میام بررسی میکنم حالشو
: ممنونم دکتر جبران میکنیم
# نیازی نیست وضیفم بود فقط دیگه قشقرق به پا نکنین
: چشم
سری تکون دادم و رفتم یکم استراحت کنم
.
.
.
بعد از اینکه دستش و بررسی کردم و دیدم میتونه تکون بخوره چند تا چیز که پرستارا باید رعایت کنن نوشتم دادم به پرستار و رو کردم به بیمار و بادیگارداش
# معاینه کردم و همه چیز نرماله فقط یکم طول میکشه تا زخمت بسته بشه گلوله جای خیلی ریسکی خورده بود یکم کنار تر و دیگه نمیتونستی تا آخر عمرت بدنت و تکون بدی فلج میشدی خلاصه که خطر از بیخ گوشت گذشته مواظب خودت باش زیاد تکون نخور تا بخیه ات باز نشه و اینکه ایجا بیمارستانه بادیگادات شلوغ کاری نکنن آقای چا
< ممنون آقای مین حواسم هست حتما براتون جبران میکنم
# نیازی نیست اینو قبلا هم گفتم فقط برام دردسر نباش بچه جون
< هی اینقدرم بچه نیستم
# باشه باشه
< هیونگ میشه شمارت و بهم بدی
# نه
< هیونگ لطفا می‌خوام برای معاینه بیام
# از سایت بیمارستان نوبت بگیر بیا
بعد از حرفم صورتش تخس شد
# میگم بچه ای میگی نه
< خب من یه هیونگ مثل تو می‌خوام
# تا ببینم چی میشه
< جون من
سری تکون دادم و رفتم به بقیه بیمار هام برسم

بعد از اینکه دستش و بررسی کردم و دیدم میتونه تکون بخوره چند تا چیز که پرستارا باید رعایت کنن نوشتم دادم به پرستار و رو کردم به بیمار و بادیگارداش# معاینه کردم و همه چیز نرماله فقط یکم طول میکشه تا زخمت بسته بشه گلوله جای خیلی ریسکی خورده بود یکم ک...

Oops! Bu görüntü içerik kurallarımıza uymuyor. Yayımlamaya devam etmek için görüntüyü kaldırmayı ya da başka bir görüntü yüklemeyi deneyin.

چا ایون وو
آلفا خشن
سن ۲۰
رایحه انار و نعنا
هنوز جفتشو پیدا نکرده

Dark past, bright future  Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin