Act of love

part 6

hyunjin's view:

هیونجین:بیدار شدی؟؟؟ سرت درد نمیکنه؟

سر تکون داد:چرا خیلی....

معلوم بود هنوز نفهمیده چرا تو خونه منه. اصلا فهمیده بود خونه منه؟ بعد از چند دقیقه بالاخره ویندوزش بالا اومد

فلیکس:تو...تو... اینجا...اصلا اینجا کجاست؟؟؟ ها؟؟؟؟

هیونجین:خوبه بالاخره متوجه شدی. چیزی نیست تو الان خونه منی

فلیکس:خونه تو؟؟؟

هیونجین:این سوپ رو بخور تا سردردت بدتر نشده.تا برات تعریف کنم

flashback (last night)

مینهو:حالا من با شما دوتا جوجه مست چیکار کنم ها؟ هردوتونم که خوابتون برده

گوشیم زنگ خورد. هیونجین بود ولی این موقع شب؟؟

مینهو:چی شده؟اتفاقی افتاده؟

هیونجین:نه چیزی نیست.یجی نیومده خونه هنوز گفتم ببینم تو میدونی کجاست یا نه

مینهو:نه پیش من نیست. الان فقط دوتا جوجه مست کنارمه

هیونجین با تعجب گفت:دوتا جوجه مست؟

مینهو:فلیکس و جیسونگ

هیونجین تازه فهمیده بود چرا فلیکسش اونطوری رفته بود.اون رفته بوده بار و هیونجین خودشم نمیدونست چرا انقدر نگرانه

با دیدن یجی که از در خونه اومد تو نفسشو با ارامش بیرون داد. الان دیگه نیاز نبود نگران یجی باشه

هیونجین:فلیکسو بیار پیش من

مینهو:ها؟؟؟؟

هیونجین:چیه؟ نکنه میخوای ببریش خونش؟ توکه نمیدونی اون کجا زندگی میکنه. درضمن اون مسته

هیونجین میتونست خیلی راحت آدرس خونه فلیکس رو یهش بده اما...نمیخواست.میخواست فلیکس پیش خودش باشه

مینهو:حقیقتش میخواستم ببرمش خونه خودم....تو از کی انقدر با بازیگرات صمیمی شدی ها؟

هیونجین:زر نزن. این موقعیت خوبیه که تو و جیسونگ  هم تنها باشید. منو بگو که فکر رابطه شما دوتام

مینهو با پوزخند فرمون رو چرخوند و سمت خونه هیونجین روند

مینهو:خوشت میاد ازش ها؟

هیونجین از اینکه حالا برای بار چندم در روز این حرفو میشنید تعجب کرد

هیونجین:چه چرت و پرتی میگی تو؟ فقط نمیخوام فردا سر صحنه گند بزنه. اون همینطوریشم بی استعداد....فکر کن مست باشه و صبح....

مینهو:از احساساتت فرار نکن هیون.کراش زدی روش به شکل فاجعه ای هم ضایع

هیونجین دیگه نمیخواست از واقعیت فرار کنه.یه کراش ساده بود دیگه؟ نمیکشتش که.درسته تا به حال همچین حسی رو به هیچکس نداشت ولی با گفتن اینکه یه کراش زودگذره قبولش کرد. فلیکس واقعا زیبا بود و اخلاقش یه معنی جدیدی به کلمه بی نظیر میداد. از نظر هیونجین اگر کسی از فلیکس خوشش نمیومد اون مشکل داشت