Writer’s view:
-میمیری یه ذره سریع تر بری؟؟؟؟
+سریع تر برم که بیوفتی بمیری؟
با کلافگی دستش رو از دور کمر هیونجین برداشت و رو دستاش دور ترمز گذاشت و محکم فشارش داد تا موتور وایسه
هیونجین:میخوای جفتمون رو به کشتن بدی؟؟؟
-بیا پایین.سریع.دیگه نمیکشم داری با سرعت پنجاه کیلومتر میری.خودم میرونم
+ت...تو موتور سواری..
-آره بلدم فقط بیا پایین
هیونجین با تعجب جاش رو با فلیکس عوض کرد و اجازه داد فلیکس کنترل موتور رو به دست بگیره
-محکم بگیر
هیونجین حتی تو خوابم نمیدید فلیکس بتونه اینطوری موتورسواری کنه.طوری از بین ماشین ها رد میشد که انگار از سه سالگی پشت موتور بوده و دوازده تا مدال موتوجی پی داره.اونقدر از سرعت بالای موتور شوک بود که زبونش باز نمیشد که اعتراضی بکنه.
-رسیدیم
کلاه کاسکتش رو از سرش برداشت و باعث شد موهای بلندش به شکل غیرمنصفانه ای جذاب روی شونه هاش بریزه.خود فلیکس هم برای جذاب تر کردن صحنه به چشم هیونجین،کاملا بی رحمانه موهاشو به عقب پرتاب کرد و قسمت بالاییش رو محکم بست تا جلوی بقیه خیلی نامرتب به چشم نیاد
-لالی؟چرا اینطوری نگاه میکنی تو؟
هیونجین میخواست حرف بزنه اما کلمات از بین لب هاش بیرون نمیومد.توی کنج ذهنش هم نمیگنجید که پسر زیبایی که بیتشر شبیه پری داستان هاست بتونه یه زمان انقدر خفن باشه
-نمیخواد چیزی بگی.همینجا باش تا برگردم فقط.یا اگر خواستی برو
+چی ؟؟؟نه نه نه .منم میام
-میای که چی؟که مسخره بازی دربیاری و با چشات هرکی نزدیکم شد رو بخوری؟حتما
+هیچ کاری نمیکنم حرفم نمیزنم.فقط خواهش میکنم...لطفا...بزار بیام خب؟
فلیکس غیرممکن بود بتونه خواهش و التماس کردن های هیونجین رو ببینه و دلش به رحم نیاد.اصلا کی فکر میکرد هیونجین یه روزی اینطوری خواهش و التماس فلیکس کنه که فقط اجازه بده باهاش باشه؟
-باشه باشه.بیا فقط هیچی نگو به کسیم کاری نداشته باش.خب؟
بالافاصله بعد از ورودشون با احترام فوق عجیب کارکنای شرکت به فلیکس مواجه شد.هیونجین میدونست فلیکس تو استرالیا هم خیلی معروفه اما توقع این حجم از محبوبیت رو توی یه شرکت بین المللی نداشت
"جناب لی آقای بنگ توی اتاق آقای رافس منتظرتونن.همراه من بیایید"
هیونجین حتی یه کلمه از حرفاشون رو نمیفهمید و نمیدونست دقیقا وقتی هیچی نمیفهمه واقعا چرا اومده بود اما میدونست دیگه نمیخواد فلیکس بیشتر از این ازش دور باشه
YOU ARE READING
Act of love
Fanfiction+دوستش دارم؟ روانی شدی؟ من از اون بی استعداد خوشم نمیاد _آره.فقط روی ساعت دقیقا ۱۵ دقیقست جای نوشتن اسکریپت زل زدی بهش ژانر:طنز،رمنس،اسمات،درام کاپل اصلی:هیونلیکس کاپل های فرعی:مینسونگ،چانگلیکس روز های اپ:فعلا بی قرار🙂