part 6

216 47 19
                                    

کلاب‌های جزیره‌ی ججو مثل همیشه شلوغ و عجیب بود

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

کلاب‌های جزیره‌ی ججو مثل همیشه شلوغ و عجیب بود. عجیب بود چون همه جوری نگاه‌شون می‌کردن انگار آدم فضایی بودن.
درصورتی که اون‌ها بدون هیچ حرکت خاصی کنار همدیگه نشسته بودن و سیگار می‌کشیدن.

چندمین جام باریک تکیلا جلوی هردوشون جا خوش کرده بود و
تهیونگ درحالی که کمی نمک روی زبونش می‌مالید جرعه‌ای از نوشیدنی طلایی رنگش رو هم می‌نوشید.

طعم میوه‌ای اون نوشیدنی حسابی بهش مزه کرده بود و کمی توی بدنش احساس گرما و سرخوشی داشت. بی‌حرف کنار هم نشسته بود و انگارنه‌انگار که تا ساعاتی پیش داشتن توی ساحل باهم دعوا می‌کردن.

چشم‌های جونگ‌کوک قرمز و ملتهب بود چون دقایق طولانی‌ای رو به‌دور از چشم دوس‌پسرش اشک ریخته بود.

حس احمق بودن داشت، یعنی واقعاً تهیونگ فقط برای این که تماس‌های جین رو رد کرده ازش متنفر شده؟ اما اون که نمی‌دونست قراره چه اتفاقی بیفته. پس داشت تاوان چی رو پس می‌داد؟

البته خودش هم تا یه جایی خوب می‌دونست که چه‌قدر برای نگه داشتن تهیونگ تلاش کرده. تمام سعی خودش رو کرده بود که ارتباط تهیونگ رو با تمام دوستانش قطع بکنه.

دلیلش هم مشخص بود اون می‌خواست دوست‌پسرش فقط مال خودش باشه. توجه‌اش، نگاهش و لبخند‌هاش فقط باید مال خودش می‌بود، نه هیچ‌کس دیگه.

از طرفی تهیونگ هم می‌دونست که خودش و رفتارش باعث به‌وجود اومدن این حرص و حسادت توی وجود جونگ‌کوک شده.

شاید اگر کمی کمتر به روابط بیرون از خونه‌اش اهمیت می‌داد و قبول می‌کرد که دوست‌پسرش به‌عنوان یک درونگرا نمی‌تونه همچین چیزی رو قبول بکنه، ان‌قدر حساس و پرکینه‌اش نمی‌کرد که گوشی رو روی جین خاموش بکنه و اهمیتی به تماس‌هاش نده.

جین بهش پیامک داده بود؛ با عجز و ترس. نمی‌دونست اون‌شب چه اتفاقی افتاده؛ اما از یک چیز مطمئن بود. جین بهش نیاز داشته و جونگ‌کوک با خودخواهی تماس‌ها و پیامک‌هاش رو نادیده گرفته.

نه می‌تونست تماماً جونگ‌کوک رو مقصر بدونه و نه می‌تونست کاملاً ببخشدش. اون زخم بزرگی روی قلب و روحش زده بود.

Love Review«vkook/kookv»Where stories live. Discover now