میتونستم سنگدلتر باشم و همچنان آپ نکنم اما این بار صرفا بخاطر ریدرجونهای دوست داشتنیم بیخیالش شدم.
❌️این قسمت حاوی محتوای حساسیتبرانگیز و رابطه ناخواسته است. هر چند که تلاش شده تا به صورت بولد و خیلی دقیق به اون تیکه از قصه پرداخته نشود.
🎼✨🎼✨🎼✨🎼✨
منیجر کیم، هیومین و حتی آقای پارک مشغول صحبت درباره وسایل و کمبودهایی بودن که استودیو داشت و این بکهیون بود که انگار در جهانی جدا از اونها زندگی میکرد. کاملا بیسر و صدا یک گوشه ایستاده بود و با فشردن لبهاش روی همدیگه، سعی میکرد درد زخم کف پاهاش رو تحمل کنه. انگار اون واقعا یک آدم نامرئی بود که هیچکسی قادر به دیدنش نیست. مثل همین حالا که اون سه نفر تمام مدت نادیدهاش میگرفتن. هر چند که دوست نداشت توجه آهنگساز بداخلاق رو به خودش جلب کنه اما راستش بکهیونم یک آدم بود و نسبت به نادیده گرفته شدن غصهاش میگرفت.
استودیو نسبتا بزرگی بود اما از همه مهمتر در یک محله آروم قرار داشت که چانیول میتونست با آرامش روی آهنگهایی که میخواست بسازه تمرکز کنه. هیومین خیلی سریع به سمت پیانو نقرهای رنگی رفت که بین محیط نسبتا خالی استودیو قرار داشت. با کشیدن دستش روی کلاویهها، با لحن هیجانزدهای مَرد قد بلند رو مخاطب قرار داد:
+این پیانو به سفارش من و برای شما ساخته شده آقای پارک...امیدوارم ازش خوشتون اومده باشه.
چانیول چیزی نگفت و تنها سرش رو به نشونه احترام کمی برای هیومین خم کرد. کاملا ناگهانی نگاهش روی مدیر برنامه قد کوتاه چرخید. درست مثل بچههایی که توسط معلمشون تنبیه میشدن، گوشه دیوار ایستاده بود و پایین انداختن سرش لبهای کوچیکش رو مدام روی هم فشار میداد. بیقراریش حین ایستادن و تکون خوردنهای مداومش قطعا نشون از درد زخم پاهاش میداد.
با صدای دوباره هیومین بلاخره نگاهش رو از پسرک نعنایی گرفت و با چرخیدن به سمتش منتظر موند تا حرفش رو بزنه....به نظر خواننده جوان برای گفتن چیزی که توی ذهنش بود کمی تردید داشت اما در نهایت با لحن شیفتهای زمزمه کرد:
+من همیشه دلم میخواست پیانو زدن شما رو از نزدیک ببینم...میشه لطفا برام پیانو بزنید؟
هیومین هم فقط یک پسر به شدت جوان بود. درست مثل بکهیون! اما حالا که برای درخواستش اینطور لبهاش رو کمی جلو داده بود، واقعا تصویر عجیبی از خودش مقابل چشمهای درشت آهنگساز میساخت. شاید این حرکات برای طرفدارهاش دیوونه کننده به چشم میومد اما راستش آقای پارک به طرز مسخرهای توی دلش اعتراف کرد: "بکهیون خیلی بامزهتره"
درست لحظهای که چانیول انگشتهای بلندش رو به سمت کلاویههای پیانو برد، چشمهای هیومین به عنوان کسی که همیشه منتظر چنین لحظهای بوده برق زد. اما چیزی طول نکشید تا آقای پارک نفسش رو با صدای بلندی بیرون بده و درست قبل از اینکه انگشتهاش حتی با پیانو برخورد کرده باشه، خودش رو عقب کشید.
ČTEŠ
🎼#𝑫𝒊𝒆𝒔𝒆🎼
Romanceاجازه بده من "دیز" صدای تو بشم و صدات رو اونقدر بلند به گوش همهاشون برسونم که دیگه حتی شجاعت نادیده گرفتنت رو نداشته باشن. 🎼✨🎼✨🎼✨🎼 فیک: دیز روزهای آپ: یک پارت در هفته کاپل: چانبک ژانر: رمنس_انگست_درام_معمایی_اسمات