سلام سلام
حدس بزنین کی با پارت جدید برگشته ^•^خب خب ...خوشبختانه برگشتم و کلی آپ در پیش داریم 🥺☁️
دوستتون دارممم
.....نفس عمیقی کشید یا حالا یا هرگز !
درو باز کرد به و مکان نحس وارد شد
بوی گندی توی مشامش پیچید و مطمئن شد که این بوی تازه فقط یک چیز میتونه باشه -کریستال-
از چهار مرد فقط یک فرد بود که از خشم قرمز بود و جین علتش رو نمیدونست ...ولی به زودی می فهمید ...نگاهی به مکانی که گوشیش رو به عنوان شنود کار گذاشته میندازه و نفس میگیره
ظرف رو روی میز میذاره و منو رو چک میکنه
" تنگ طلایی.... چیز دیگه ای هم هست؟مردی که قبلاً هم عکسش رو دیده -کریستال- اخم بزرگی میکنه ولی جین معنای اون رو درک نمیکنه ....ی چیزی بین خشم و کنجکاوی ؟
فردی که کنار کریستال نشسته با لحن تندی روبه جین لب میزنه
۰ نه فقط گورتو گم کن بیرون کوچولو ..کریستال می غره
'چطور میتونی با اون الهه اینطور حرف بزنی ؟....
با لبخند مستی رو به جین لب میزنه
٫خوشحالم افتخار دیدنتون رو داشتم زیباجین لبخندی میزنه
و از درون می لرزه
_ نترس جین ....الان وقتش نیستکاش...کاش الان نامجون پشت سرش بود تا به تن قوی هیکلش تکیه بده و آرامش رو به وجودش تزریق کنه ......اما نه خبری از نامجون بود و نه..... آرامش
جین اینکار رو بخاطر نامجون انجام می داد ،تنهایی............تا وقتی مردی که آشونه ی حمایتشه آروم بگیره براش کافیه
تا وقتی که انتقام بگیره و عشقش رو ابراز کنه
تا وقتی که چند صد نفری که به دست چهار مرد ،روحی ویا جسمی آسیب دیدن آروم بگیرن برای جین کافیه ....چند مرد شیشه های معجون رو به دست میگیرن و جین سینی رو برمی داره و بلاخره میتونه از اون مکان نحس فاصله بگیره
مطمئناً حرف های زیادی داشتن و شنود جین باید چیز های بیشتری رو ضبط می کرد پس وقت مناسبی برای برداشتش نبود
دستگیره ی در رو به پایین می کشه و بلافاصله صدا زده میشه
' هی...خوشم نمیاد میز شلوغ باشه نظرت چیه تا وقتی نوشیدن رو تموم میکنیم اینجا بشینی؟جین لبخندشو حفظ میکنه و به سمت کریستال برمیگرده
"اما من اجازش رو ندارممرد تک خنده ای میکنه
' او واقعا ؟ اونم وقتی اجازه ی اینجا دست منه؟در جواب چند مرد با شدت میخندن و جین شرمنده گوشه ای میشینه ٫یک تظاهر٫
حس شرمندگی حتی در گوشه ای از وجودش هم پر نمیزنه
اون متنفره و ترسیده و فقط داره سعی میکنه به بهترین نحو تظاهر کنه و مطمئناً تا الان موفق بوده
YOU ARE READING
𝑫𝒊𝒗𝒊𝒍𝒆_𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧
Actionکیم سوکجین پلیسی که هر روز فساد رو میبینه که مثل هیولایی از جلوش میگذره و فقط اونه که به دست هیولا آلوده نشده اما چی میشه اگر نامجون رو ببینه و هفت مروارید توی دل اقیانوس تاریک فساد همو پیدا کنن