𝐓𝐮𝐫𝐧 𝐨𝐧🔞

401 55 36
                                    

بعد از چند لحظه بوسیدنِ همدیگه توی آب، لینو بدن ظریف پسر رو توی آغوشش گرفت و بلندش کرد

Oops! Această imagine nu respectă Ghidul de Conținut. Pentru a continua publicarea, te rugăm să înlături imaginea sau să încarci o altă imagine.

بعد از چند لحظه بوسیدنِ همدیگه توی آب، لینو بدن ظریف پسر رو توی آغوشش گرفت و بلندش کرد.
با قدم های استوار از دریا خارج شد و پاهای برهنه اش، خنکی و نرمی شن هارو حس کرد.
هان دستاش رو دور گردن لینو حلقه کرد و چهره اش رو بین گودی گردنش، پنهان کرد.
حس می‌کرد کل وجودش به رنگ سرخ شده و حتی از ده متری هم میشه فهمید خجالت کشیده...

لینو به مچاله شدن پسر توی آغوشش، لبخندی زد و روی موهای حالت دارش رو کوتاه بوسید.
وارد خونه شد و دمپایی هاش رو پوشید تا زمین خونه کثیف نشه و هان که هنوز توی آغوشش بود رو به اتاق برد.
بدن سرد و لرزون هان رو روی تخت گذاشت و پتوی خودش رو روش کشید.
هان نرمی تشک رو با کمرش لمس کرد و نفس عمیقی کشید.
امروز روز سختی براش بود... کلی استرس گرفت و مضطرب شد... اما خب یک زیبایی هایی هم داشت...

پتو رو تا زیر چونه هان، بالا کشید و دستاش رو کنار بدنش روی تخت گذاشت و روی هان خیمه زد.
نگاه براقش رو روی تک تک اجزای صورت هان چرخوند و هان بیشتر به پتوی روی بدنش پناه برد.
هنوز بخاطر اون بوسه خجالت زده بود.
لینو کمی پتو رو پایین داد و اجازه نداد هان صورتش رو زیر پتو قایم کنه، کمی بیشتر خم شد و با لبخند به لب های قلوه ای هان خیره شد.
لینو با دیدن گونه های سرخ و چهره مضطرب هان، نفس عمیقی کشید و لب هاش رو روی پیشونی پسر گذاشت و کوتاه بوسیدش.

لینو: استراحت کن.

کمی از هان فاصله گرفت و خواست از روی تخت بلند بشه که آستینش کمی کشیده شد.
با چهره سوالی به هان نگاه کرد و هان لب پایینش رو کمی گاز گرفت.
به لب های لینو خیره شد و بیشتر آستینش رو کشید.
لینو به سمت هان خم شد و هان کمی سرش رو از بالشت جدا کرد و لب پایین لینو رو بین لب هاش گرفت و آروم مک زد.
لینو نیشخندی روی لب های هان زد و دستش رو پشت گردنش برد.
موهای کوتاه و حالت دار پسر رو بین انگشتاش پیچید و زبونش رو وارد دهن گرم و خیس هان کرد.
با لمس دیواره های دهنش، هان ناله خفه ای کرد و دستاش رو روی سرشونه های پهن لینو گذاشت و چنگ آرومی بهش زد.
لینو همونطور که لب های پسر رو با بوسه هاش متورم می‌کرد، بین بوسه زمزمه هایی کرد.

Your Voice | MinsungUnde poveștirile trăiesc. Descoperă acum