سلام به دوستای خواننده ناز خودم
من برگشتم اما خبر خوبی براتون ندارم
قبلانم گفتم بهتون دوازدهمم و حجم درسام خیلیه .
راستش فکر میکردم مثل تابستون ها و سال های قبل میتونم در کنار درسم بنویسم ولی الان مدرسه ها باز شده با اینکه دوازدهممیم
اجازه نمیدن مدرسه نریم اونم با درسای سنگین
و برای کنکور فقط بخونیم.
شانس منه اداره آموزش و پرورش گیری شده;)برای همین من تا ۲ ظهر درگیر مدرسه ام بعدشم که کلاس های تست و آزمونام هستن همین الانم سر کلاس آنلاین بودم ولی پیام یکیتون دیدم
اومدم بهتون اطلاع بدموقتی واسم نمی مونه تمرکزمو روی فیک قشنگم :!بزارم بنویسمش خودم معتاد این فیک شدم و به شخصه عاشق وایبشم
و کلی سناریو براش داشتم و دارم
اما شرایط جور نمیکنه بتونم سر موقع آپش کنم.و ازتون میخام همراه من صبوری کنید . چون برای مدت طولانی میرم .
اما قول میدم بعد کنکور با خوشحالی برگردم و ادامه اش بدم .یعنی الان بخوام براتون بنویسمش در ماه یک پارت میشه شماها اینو میخایین ؟؟؟.! شایدم دو ماهی یکبار:)
اینجوری بدتر روی اعصابتونم
هی بیاین چک کنین من آپ نکرده باشم...زمانی که تونستم قبول بشم و کنکور تموم شد برمیگردم
من به انرژی مثبتی که برام میفرستید نیاز دارم . یا حتی اگر اعتقادی دارین بیاین با هم برای هم انرژی و آرزو های خوب بفرستیم.از عمق دلاتون ...
البته شاید با خوندن خبر این پارت الان دارین فوشم میدین 🥲. حقم دارین راحت باشیدفقط یه وقفه طولانی نیاز دارم تا ۹ماه ....
همین الان یکی از شما ها پیام گذاشتین دلتون تنگ شده
مطمئن باشید من دلم بیشتر برای اینجا و شماها تنگ میشه. )ノ♡اما گایز واقعا نمیشه با کیفیت قبل پارت آپ کنم پس تصمیم گرفتم
فعلا تا بعد کنکورم ادامه شو ننویسم .
قول میدم وقتی از این مرحله حساس و مهم زندگیم به خوبی رد شدم
برمیگردم و با قدرت ادامش میدممن همیشه توی ذهنم اینجا رو و روز هایی که با خوندن نظراتتون در مورد فیکم کلی ذوق زده میشدم و لبخند مهمون صورتم میشد از نوع واقعیش فراموش نمیکنم.
دارم میگم برمیگردم اما بعد از غیبت طولانی
البته امیدوارم و
امید دارم بعد از اینکه بیام هنوزم شماها ازم دلخور نشده باشید بازم
وقت گرانبهاتونو بزارید
و ادامه فیک سایلنت اسکریم رو بخونید.
مطمئن باشید هر نویسنده ای به چشم ها و نظر های با ارزش شما در مورد نوشته هایش نیاز دارهاین یه چرخه طبیعی...و غیر قابل شکستن
شاید باور نکنید الان که دارم کلمه ها رو کنار هم میچینم تا بگم غیبت طولانی مدت دارم دوست دارم پاکش کنم بگم نه من هنوزم هستم....
ولی.... شرایط آینده هیچ وقت مشخص نیست .
مثل همینه که میگیم فردا معلوم نیست زنده ایم یا مردهخیلی زیادی متأسفم که باعث رنجش یا دلخوری شما شدم یا میشم میدونم چه حس بدی منتقل میکنم وقتی میگم ادامه فریاد خاموش فعلا متوقف میشه.
اونم برای کنکورم....اصلأ دوست ندارم باهاتون خدافظی کنم .
چون شاید دیر بشه اما برمیگردم
شاید گاهی اوقات که خیلی خسته بودم اومدم باهاتون حرف زدم و حواسم بهتون هست.میدونم الان از دستم ناراحت میشد ولی من چاره ای جز این ندارم.
براتون آرزوی موفقیت دارم امسال
شما ها هم توی هر زمینه ای دارید تلاش میکنید سربلند و پیروز باشید.منو و سایلنت اسکریم به فراموشی نسپارین
چون فقط قرار اینجا پایان فصل اول باشه
و
شروع فصل دوم فریاد خاموش شاید دیر بشه اما
منم با خبر قبولیم و فصل جدیدی از زندگیم میامو فصل دوم silent scream رو با شوق و قدرت بیشتری ادامه میدم
و بخش کوچیکی از سرگرمی های زندگیتون میشمروزنه های لب هاتون همیشه آغشته به لبخند
رنگ چشم هاتون همیشه واصل به حس لبخنداین تیکه شعرمم تقدیم بهتون برای اینکه وقت گذاشتین و خوندین حرفامو ...
سیاه شده ام روشنایی روزها
دریغی شرم از نگاه چشم ها
حل شده ام در خیال تو اما
غافله ای هستم در میان غم ها
شب شد ای هستم روز هایم ناپیدا
کمکی هست در چمپره ی سفیدی دنیا
فروغ نهفته در کلام ها
چشمه زند بر در دل احوال حال ها
همی که به سوی تو روانم
این رواج شرم و حیا حیرانم
گر این دیوانگی بر تو نیاید
چه کنم که بی خیال ترین خیالمشروع فصل دوم فریاد خاموش مرداد ۱۴۰۴ ....
البته اگر تا اون موقع نویسنده زنده باشه
دوست دارم فعلا🤍
YOU ARE READING
silent Scream_ فریاد خاموش
FanfictionCouple : jakehoon _ جیکهون _sungjake_heesun_ jaywon این سوختن میپرستم وقتی جهنم تویی.! نفس هایی که خواستنش رو فریاد میکشید باید درون هیاهو قلبش گم میشد تا این درد رو برای همیشه دفن میکرد. اما هر دو نمی دانستن چقدر برای هم بی تابن، این نداستن همان...