P.07

103 17 10
                                    

اگه بهش میگفتن روزاتو چطوری میگذرونی، دروغ بود اگه میگفتن خوب. اون حتی نمیدونست حال الانش چطوریه که بخومعیاری از نظیر خوب یا بد بودن حالش تعریف کنه

روزایی که داشت سپری میکرد دردناک بودن و حس میکرد هر لحظه در حا فروپاشیه درونیه و کسی نیست تا به دادش برسه.

اینم دروغ بود اگه میگفت جدا کسیو کنارش نداره...

درسته خانواده ای نداشت، ولی تعداد انگشت شماری از استف ها که باهاشون رابطه ی خوبی داشت کنارش بودن. منجیر کیم کنارش بود و دائم در حال جویا شدن از حالش بود. به غیر از این افراد جیمین هم بود. توی این چند ماه اخیر اون به طرز باور نکردنی کنارش بود و هرلحظه سعی میکرد تا با خریدن خوراکیای مختلف و خوشمزه کمی حال اون پسر باردار رو عوض کنه.

خونه ای که در اون اقامت داشت تبدیل شده به یه آزمایشگاهی بزرگ که دکترها و پسر راحت در اون مکان به اصطلاح امن به کارشون برسن. اون خونه تبدیل شده بود به مکانی که هر چهار گوشش دوربین و میکروفون بود، گوشیش شنود میشد و پرستاری براش اونجا گذاشته بودن تا بیشتر مراقبش باشه تا مجبور نشه وسایل سنگینی رو برداره.

گه گاهی شکمش درد میکرد و با توجه به حرفهای دکتر این دردهای طبیعی بودن. داروی پروژسترونی که باید هر بیست و چهار ساعت باید به خودش تزریق میکرد دیگه طاقتش رو طاق کرده بود.

+حوصلم سر رفته... این جیمین کجا رفته؟ میتونستم اذیتش کنم

جز این کار دیگه ای نمیتونست بکنه. دستی به شکمش کشید. موجودای که داشتن داخل بطنش رشد میکردن، عامل تمام این مرکز توجه و مراقبت ها بودن. شکمش برامده بود و قطعا این کار ها بخاطر توله های توی بطنش بود. از وقتی فهمیده بود بچه ی توی وجودش دوقلوعه چند ماهی میگذشت. دقیقا چند ماه؟ شاید بشه گفت الان بچه ها شیش ماهه بودن ولی اینکه زمان دقیقش کی بود رو واقعا یادش نمیومد.

+اونجا جاتون خوبه؟... حس خوبی داره؟.. کاش منم برمیگشتم به زمانی که تو شکم مامانم بودم.. یا شایدم قبل اون... وقتی فقط یه اسپرم بودم... کاش هیچ وقت برنده نمیشدم

به حرف خودش خندید و سرش رو عقب فرستاد. سمت کاناپه های وسط حال رفت و روی اون نشست و بعد از نشستن روی کاناپه های راحتی که بخاطر نرم و راحت بودنشون اونجا آورده شده بودن، کنترل رو برداشت و تلویزیون رو روشن کرد. کانال هارو بالا و پایین میکرد تا اینکه یکی از کانال ها توجهش رو جلب کرد.

"- رپر و آهنگساز معروف کشور مین یونگی ملقب به شوگا و آگوست دی، طبق اطلاعاتی که به دستمون رسیده از طریق ساسنگها، متوجه شدیم که دکترهای معروف کره ای از جمله دکتر کیم هه مین متخصص زنان و امگاها به طور متعدد و پیوسته ای هر هفته به خونه ای که مین یونگی به تازگی در اون استقرار پیدا کرده رفت آمد میکنه و همچینین دکتر پارک مینسو متخصص روانشناسی کشور هم به طور مداوم هر دو روز یکبار به این خونه رفت و آمد میکنن.

OXYMORONWhere stories live. Discover now