part 27

76 19 12
                                    

داستان از نگاه نایل

چقدر خوبه بعضی وقتا کساییو داری که حاضرن همه جوره کمکت کنن. رفیق نیمه راه نیستن و تا تهش حتی با کفشهای پاره هم همراهیت میکنن. دستتو میگیرن و پشتت میمونن. همیشه میگن میتونی هیچوقت نمیگن نمیتونی یا در حد تو نیست همیشه کنارتن و حتی سایشونم در مقابلت نیست. خودشون به زانو می افتن اما به تو اجازه نمیدن لحظه ای به شکست و تسلیمیت فکر کنی. چه دلای بزرگی دارن این ادما. چقدر خوبن. چقدر قابل ستایشن . این فرشته ها همون دوستانمون هستن همون رفیقای خدامنشانه با قلبی به پاکی یه کودک تازه متولد شده
یکی مثل اریانا ویلیام لوگان جودی هری زین هلیا سوفیا لیام آریل .من واقعا به اریانا و پدرش مدیونم. پدرش حاضر شد با من بیاد تا مادرمو به بهترین بیمارستان ایرلند منتقل و عملش کنن.فقط گفت که تا آخر امشب میاد چون باید چندتا چیزو حاضر کنه. خیلی برام ازش داره. الان سوار هواپیما شدم و تو راهم و اخرین چیزی که میتونه جلومو بگیره اینه که سقوط کنم.

داستان از نگاه جودی

با رفتن ناگهانی نایل همه اشفته شدن ولی برنامه ها هنوز همونن همه جمع شدیم تو رستوران و دور بزرگترین میز نشستیم.هلیا از هممون بیشتر نگران و اشفته ی نایله. من هیچ وقت بین اونا چیزی ندیدم که بخوام قضاوت درستی کنم و به نظر من همیشه مثل دوتا دوست صمیمی بودن نه بیشتر و نه کمتر ولی حالا جور دیگه ای نشون داده میشه.

هری: خب کی میتونه چهارتا دبل برگر بخوره؟

زین:جای نایلر خالی وگرنه حتما به این سوالت جواب مثبت میداد

لوگان:اره جاش خالی.

اینجا یه رستوران جدیده حداقل برای من . الانم یه جمع گشنه منتظر رسیدن منو هستن تا هرچیو که اراده کنن بریزن تو شکماشون

آریل: وای اخ جون بالاخره منو رو اوردن

تصور شما الان درمورد منو چیه واقعا؟خب منو ی این رستوران همون برگه تبلیغاتیه که بعضی وقتا رو در ورودی خونه هاپون قرار میگیره که اونم ویلیام رفت برامون اورد نه گارسونی چیزی.

هری: خب ما الان...10 نفریم. اینحا هم ده نوع پیتزا داره هرکی یه مدلشو سفارش بده همه باهم همه مدلشو بخوریم

آریل: گشنه نمونی استایلز

هری: نه نمیخواد نگرانم باشی

اریانا: من که دلم نمیخواد دلدرد بگیرم

سوفیا :همرو میدیم خودش بخوره

جودی: لازم به ذکره که داروخونه هم دوره برای پیدا کردن قرص معده

هری: الان مگه همتون نمیخواستید یه پیتزای کامل بخورید اونم ماله ابنجا که کوچیکن

همه:شاید

هری: خب همه یه برش از هر پیتزا میخورن

لوگان: بد به نظر نمیاد

Never in a million yearsWhere stories live. Discover now