رفتم داخل و سوییچ ماشینو برداشتم که دیدم لویی داره یه نفرو خیس میکنه فهمیدم زینه منم رفتم پیششون دیدم همه دارن جیغ میکشن هری هم اونجا تکیه داده بود و میخندید و یه نکته ای وجود داشت
هری خیس نبود!!!
منم که کرم عالم،رفتم یه بطری اب برداشتم و از پشت خیسش کردم
-هی هی هی!چی غلطی میکنی نفس؟
-هیچی فقط ندیددمت
-نه بابا و همزمان منو انداخت رو شونش و برد منو سمت یه استخر که پشت استودیو بود
-هی استایلز تواین کارو نمیکنی؟نه؟
-چرا اتفاقا دقیقا همین کارو میکنم
منم که دیدم نه زورم بهش میرسه نه میتونم از روش بیام پایین با دو تا جیغ داشتم یه کاری میکردم وایسته
-نف؟
-جان؟
-خف!!!!
و شپلق!منو انداخت تو اب
- باش اونجا حال کن و رفت
منم داشتم یخ میکردم کتم رو هم در اورده بودم و تو استودیو بود که دیدم هری درو باز نمیکنه
-هری ؟ پسرا جان من!باز کنین دیگه اینو!
که دیدم نایل اومد باز کرد در رو و من یه عطسه کردم
-عافیت!!
-سلامت.....مرسی درو باز کردی دمت گرم!
-خواهش
همه داشتن کم کم میرفتن منم با همه خداحافظی کردم و به هری رسیدم!
-اب تنی خوب بود نفی جاااااان!
-بله ..برو تا غذای مامان جونت یخ نکرده!ومن با یه لبخند که چه عرض کنم نیشخند هری رو ول کردم اومدم اینور سوییچمو برداشتم و رفتم تو پارکینگ و ماشینو روشن کردم تا رفتم خونه رفتم توی دوش اب گرم سریع اومدم خوابیدم
صبح با بدترین گلودرد عمرم از خواب پاشدم بعدشم رفتم سریع یه لیوان چایی داغ خوردم ولی خوب نشدم و سرفه های بدی میکردم ولی باید میرفتم استودیوکه حداقل تا بعد از ظهر بهتر شم ولی تا اون موقع فقط
بدتر شدم پس اماده شدم و حرکت کردم اینقدر سرفه کرده بودم بیحال شده بودم و میخواستم یه جا بیفتم بخوابم یه جورایی تب داشتم ولی دیدم چاره ای ندارم پس رفتم تو و نشستم فقط لیام و لویی و هری بودن منم رفتم نشستم
لیام-نفس چرا این قدر سرفه میکنی؟
-به لطف اقای استایلز مریضم
-اخه چشماتم کاسه خونه! منم نمیخواستم که نگرانش کنم
-چیزی نیست لیام من خوبم نگران نباش به نوشتن نت ادامه دادم که دیدم زین با یه بغل خوراکی اومد تو و شروع کردیم به خوردن من چون نمی خواستم بدتر شم و پسرا رو نگران نکنم خیلی نخوردم راستش میل نداشتم تا اینکه حس کردم دارم بالا مییارم و پس رفتم دستشویی و هر چی خورده بودم رو بالا اوردم دیگه نا نداشتم بایستم تا صدای لویی اومد
YOU ARE READING
love me
Fanfictionگاهی وقتا عشق جزو چیزای دردناکه ولی تو که باشی شیرینه پس میشه عاشقم باشی؟
