من الان پيتزا سال خخخخ
واي فاي گير اوردمخب كجا بوديم؟؟اهااا
_چرا بدجنسم؟چون نذاشتم به خواستت برسي؟؟
_يه همچين چيزي
گفتو سوارماشين شدبوي عطرش پيچيده بود تو ماشين
يه نفس عميق كشيدم
_از عطر اتكلنم خوشت مياد؟
هيچي نگفتمو تو صندلي فرو رفتمهري صداي ظبتوكم كرد و پارك كرد
من؛كجا ميخوايم بريم؟
_مخصوصه
_واي هري من پياده نشم خواهش
_عهههه واسه توعه
_خيل خبواوووووو
خدااااااا
عجب چيزيه
چه مغازه ايييي
پر از دكوراسيون
_خب هرولد واسه چي منو اوردي اينجا؟
_كه وسايل دكوراسيون بخري
_واسه چي؟
اومد در گوشم گفت :بخاطر دفترت
_من كه توي دفترتو كار ميكنم...اين ينياوه اوه اين يني اينكه دفتر ..من
گفتم:هرييييي خيلي دوستت دارم
و پريدم وسطش
وستاي بزرگشو كشيد پشت كمرمو گفت:منم دوستت دارم
-ميدونم
-نهههه كيانا منظورم اون نيست منظورم اينه كه عاشقت شدم يني بهت اهميت ميدم انا
_هري تو جدي نميگي
-جدي ميگم
_هنوزم ميگي بريم تو؟
_معلومه ..
رفتيم تو من مثل بچه ها دست هريو ميكشيدمو زن چاق فروشنده رو مجبور ميكردم واسم همشونو ببره رو پيشخون اخر سر يه عالمه وسايل دكوري گرفته بودم
دست هريم گوفته بودم
(بچه ها عكس هري و نايل ربطي نداره فقط استايل هري رو نشون ميده )
همونطور كه گفتم الان وسط رستورانم
و كم كم ميخوام به شكمم فكر كنم نايلِ درونم روشن شدهههههههه بوس دوستون دارم
گوشيمم 5% شارژ داره